شب ،
در یلدایِ گیسوانت
پَرسه می زنم
تا صبح ،
به جانِ ستاره قسم....
کمی شعر
با طعم لبهایت
تمام این
سطرها را
عاشق میکند
علی مولایی...
ای عشق
بد می کنی با من و دل
اما باز می خوانم تو را
حضرت عشق
بادصبا...
روسری ات را
محکم گره بزن.
بگذار
این بادِ وحشی؛
--خانه خرابم نکند!.
زانا کوردستانی...
چشمانت
همه ی آن چیزی بود
که تا امروز
از شعر
نمی دانستم......
کافه قهوه ی چشمانم
بهانه دارد
مخدر چشمانت را
نسرین حسینی...
راه من انحنای چشم توست
پلکی نزن
که چادر زده ام
در دشت چشمانت
نسرین حسینی...
به رقص در میاورند
واژه ها باتو
تمام زنانگی مرا
بگو با کدام ساز برقصم
نسرین حسینی...
چشمانم
با طلوع نگاهت
می گشاید
پنجره ی عشق را
بادصبا...
می گشاید
باغ عاشقانه هایم را
کلید خواستن ات
بادصبا...
در برکه چشمانت
نغمه عشق
به رقص می آورد
نگاهم را
بادصبا...