سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
هرکسے دیدهٔ خود را به حرام اندازدروحِ خود را زِ هوس زود به دام اندازدچاه از یکطرف و خواهش مُرداب زِ شوقمانده شب ، ماه ، رُخش را به کدام اندازدشاعران از تو به وجد آمده و مَحو رُختهر کدام از تو به هرگونه کلام اندازدزن که باشے و سراپا همه عشق و همه نورنتواند که تو را کَس به ظَلام اندازدآسمان راه “فرشته” است که خورشید در آننورِ زیباے شما را لب بام اندازد...
در شب قدر نشستم که تو پیدا بشویباعث شادی من در شب احیا بشویتا سحر زمزمه کردم همه جا نام تو راتا انیس دل طوفان زدهٔ ما بشویدل من آینه شد عکس تو افتاد در آنپاک شد سینهٔ من تا که در آن جا بشویلیلة القدر منی ناب ترین سوره عشقمطلع الفجر بخوانم که تو معنا بشویترسم این است به فردا نرسد عمر عزیزمگر ای عشق بیایی و مسیحا بشویآسمان غرق "فرشته"ست شب قدر ببینتا "جهانگیر" ترین عاشق دنیا بشویفرشته جهانگیر...
بعضی از آدماترجمه شده اند ،بعضی از آدمافتوکپی آدمای دیگه هستن ،بعضی از آدما با چند درصد تخفیفب فروش میرسن ،بعضی از آدما فقطجدول و سرگرمی دارن ،بعضی از آدما خط خوردگی دارن ،بعضی از آدما روچند بار باید بخونیم تامعنی اونها رو بفهمیم ،و بعضی از آدما رو باید نخونده کنار گذاشت ...از روی بعضی از آدماباید مشق نوشت ،و از بعضی از آدم ها جریمه....!...