متن شب قدر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شب قدر
(ماه برکات)
رمضان ماه رهایی ز سیاهی طی شد
مــاه مهمـــانـی درگـــاه الهی طی شد
مــاه غفـران گنـاهان و نـزول بـرکـات
مــاه قــدر و نِعــَم لایتــناهی طی شد
(وداع با ماه مبارک رمضان)
«خداحافظ»
الا ای ماه مِهر و رحمت و غفران، خداحافظ
که در قدرِ تو نازل شد ز حق قرآن، خداحافظ
ضیافت بود و ما مهمانِ این خوان کرم بودیم
الا ای ماه جود و نعمت و احسان، خداحافظ
همه لبریز بودیم از معاصی و خطا...
دلهایمان میان دو نور سرگردان است…
از یک سو، عطر بهار در کوچهها، و از سوی دیگر، نسیم شبهای قدر که جان را میلرزاند.
چه تقارنی!
بهاری که زمین را تازه میکند و شبی که تقدیر را.
میگویند: "شبِ قدر، شبِ برگشتن است."
پس اگر آرزویی جا مانده، اگر دلی...
(شب قدر)
شب قدر است و من قدری ندارم
چه سازم؟ توشهی قبری ندارم
شب عفو است و محتاج دعایم
ز عمق دل ، دعایی کن برایم
اگر امشب به محبوبت رسیدی
خدا را در میان اشک ، دیدی
کمی هم نزد او یادی ز ما کن
کمی هم جای...
«اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖیِکَ الْفَرَج»
با چشم اشکبــار و دلـی غــرق سـوز و آه
آغــاز سال نــو، شده با «قـــدر» همپگـاه
در ابتدای سال «پدر» چون رَوَد به عرش
تــا انتهـــای ســال، میآیــد «پسر» ز راه؟
ز تیغ کین، دل عالم به تاب و تب افتاد
شکست ماه و زمین در غم عجب افتاد
شبی که تیغ ستم، بر جبین حق آمد
ز خونِ پاک ولایت، سپهر در شب افتاد
ندا ز مسجد کوفه، به آسمان برخاست
که عدل مطلق حق، در غروب شب افتاد
ملایک...
❉᭄͜͡اے خـבاے مهرباט בر این ماـہ مبارڪ رمضاט میزبانے ..
ـבر خانـہ ات باز است و مهماט نوازے ..
בر آغوش بگیر و نظرے کن بـہ بنـבگانے کـہ نـבارنـב جر בر خانـہ ے تو هیچ پناهے ..
آمین یا رب العامین
شب قدر است و باید توشه ای گیرم ازین شب ها
از این خرمن به قدر وسعت خود خوشه برچینم
شب قدر است و باید اشک ریزم تا سحر امشب
نباید جانمازم را من از این گوشه برچینم
کرم کرده ست ساقی و لبالب کرده آهم را
بدستم داده جامی...
شب قدر است و باید توشه ای گیرم ازین شب ها
از این خرمن به قدر وسعت خود خوشه بردارم
شب قدر است و باید اشک ریزم تا سحر امشب
نباید جانمازم را من از این گوشه بردارم
کرم کرده ست ساقی و لبالب کرده آهم را
بدستم داده جامی...
به حق این شب زیبا به حق هر قسمی
خدا کند که برایم همیشگی باشی
سودای سحر دارد مگر؟
روزگاران قصه های تازه تر دارد مگر !
با سپیداران حق تیغ و تبر دارد مگر ؟
کوچه های شهرک آلوده از رنگ و ریا
اینهمه آدم نمای کور و کر دارد مگر ؟
اشکی از ماتم گرفته برکه های دیده را
سینه اهل صفا را...
امشب شب قدر است... خلصنا من الهم!
یادی کن از من با قنوت هر دعایت
دروازه های آسمان وا شد دوباره
قرآن به سر تا صبح بیدارم برایت...
ای حاجت معصوم من امشب روا شو!
گل داده بغض چشم هایم در هوایت...
◾شاعر: سیامک عشقعلی
میگن که شب قدر،شب بخشش و حلالیت طلبیدنه
ولی یه نکته رو یادت نره
بخشش خوبه
برای آرامش درونیت لازمه
اما فرصت و اعتماد دوباره به آدم اشتباهی کاملا غلطه
ارزشمند بودن وجودت رو فراموش نکن و عاقلانه تصمیم بگیر
یاسمن معین فر
جان بنوشان
یارب! کویر تشنه را باران بنوشان
هر خاطری درمانده را درمان بنوشان
ما ساکنان شهر تردید و یقین را
از پرتو خورشید خود ایمان بنوشان
زیر غبار خودپرستی جان سپردیم
یک بار دیگر مردگان را جان بنوشان
تقدیرمان در دامن مهر تو افتاد
این بخت خوابآلوده را سامان...