پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آخرین شعر قرنسلام؛ این آخرین شِعره عزیزم!که واسه َ ت تویِ این قرن، می نِویسمبمونه واسه َت از من یادِگارییه دُرواژه از احساسِ نَفیسَمقلم نَم نَم قدم زد روی کاغذتَنش آبستَنِ ردِّ قلم شدخیالِ تو قلم رو پُرثمر کردکه شعرم از تو ناب و محترم شدنشد دستاتُ تو دستام بگیرمنشد هر روز و شب، واسه َت بمیرمنشد اون رویِ زیباتُ ببینمولی تا زنده اَم از رو نِمی رَم!!!درسته که یه قرن از ما گذشتهدرسته د...