متن yaser yazdani
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات yaser yazdani
پیر اگر باشم چه غم!؟
عِشقَت جوانم می کند...
نا برادر
تا کجا کوله یِ آتَش بَر دوش؟
تا به کِی با تو مُدارا کردن؟
چو هابیل از برادر دشنه خوردن
چُنان یوسُف به چاهِ کین فِکندن
برو دیگر برادر بی برادر
ندیدم آدم از تو بی وفاتَر
نمی بخشم تو را هرگز، به والله
قسم بر روحِ بابا،...
من آن اَبرَم که می خواهم بِبارم
زِ دلتنگی هوایِ گریه دارم
در این بِیغوله نایِ ماندَنَم نیست
دلِ خود را به دریا می سِپارَم...
اِی شاهِ بی شینِ دِلَم
بی رُخِ ماهَت چه کنم؟
وامانده اَم با حسرتِ
چَشم سیاهَت چه کنم؟
اَسبِ چَموشِ خاطِرات
هر لحظه کیشَم می دهد
ماتَم میانِ شَطّ ِ رَنج
جانَم فدایَت؛ چه کنم؟
قصه یِ آن شاهِ بی رُخ را بِخوان، افسانه نیست
بَر فَلاتِ شانه اَش یک عُمر می بایَد گریست
او که از مَرزِ تمامِ خط قرمزها گذشت
بعد از آن در کُنجِ عُزلَت از همه دنیا گُسَست...
یاسر یزدانی
تا تو جلو رویِ مَنی آئینه می خواهم چه کار؟
هر لحظه مشغولم به تو، آدینه می خواهم چه کار!؟
یاسر یزدانی
گفت: کدامین مُهره چیره خواهَد شد
در نبردِ میانِ شاه وُ رُخ
گفتمَش پاسخَت جمعِ اضداد است
جمع شدند وُ برنده شد؛ شاهرخ...
یاسر یزدانی
آخرین شعر قرن
سلام؛ این آخرین شِعره عزیزم!
که واسه َ ت تویِ این قرن، می نِویسم
بمونه واسه َت از من یادِگاری
یه دُرواژه از احساسِ نَفیسَم
قلم نَم نَم قدم زد روی کاغذ
تَنش آبستَنِ ردِّ قلم شد
خیالِ تو قلم رو پُرثمر کرد
که شعرم از تو...
یلدایِ بی تو
زمونه نذاشت تا که مالِ تو شَم
ولی من هنوزم به تو دلخوشَم
دوباره یه یلدا که بی تو گذشت
ولی دل نذاشت بی خیالِ تو شَم
به دیوانِ حافظ تَفَاُل زدم
به شوقِ وصال وُ رسیدن به تو
مژده اِی دل که مسیحا نفسی...؟؟؟
از این...