شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
شعرم را بر دارِ بی کسی هایم دار میزنم تنها نُتم، میان تَن ها ماژورِ غم را پُر می کند دُکمه های گلو انتحاری ترین گلوله ی کوله ی سکوت اند حداکثر هایم زبان لایِ حداقل ها گذاشته چقدر جنازه ، پایِ گیوتینِ زیر سیگاری ریخته درد درد درد دارم از مری تا معده تا روده تا بووووووووق از نای تا شُش تا دیافراگم تا ...