پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالیچه آغوشی، چه امّیدی به این احساس تو خالی؟کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجباردر این دنیای تودرتو، تو دیگر از چه مینالی؟یکی را دوست مى داری که او دنبال غیر از توستکجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی؟کلاغِ آخرِ قصه هنوزم مانده در راهستبرای آخری زیبا، دگر پیدا چه تمثالی؟بمان تنها که تنهایی به این تن ها شرف داردچه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالیشاعر: محمد لالوی...
بمان تنها که تنهایی به این تن ها شرف داردچه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالی...