پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
می لرزد گسل ھای دلم!انگار فوران کرده؛آتشفشان جزیره ی رخ پر مھرشبه عشاق بگوپا پس بکشنداز حوالی چال گونه اش!خاکستر می کندشراره ھای مذاب لبخندش......
دیگر دلی نمانده که دلبر بخوانمتهجران روی تو، دل ما را مذاب کرد...