می لرزد گسل ھای دلم! انگار فوران کرده؛ آتشفشان جزیره ی رخ پر مھرش به عشاق بگو پا پس بکشند از حوالی چال گونه اش! خاکستر می کند شراره ھای مذاب لبخندش...
دیگر دلی نمانده که دلبر بخوانمت هجران روی تو، دل ما را مذاب کرد