دوباره شب دوباره غم دوباره بغض بیصدا دل ام گرفته از غم ات نمی شود که بیوفا دوباره کوچههای شهر عطر و بوی تو را گرفت نفس کشیدم از غمت شکستهتر ز بادها بیا که بی تو بی صدا شکسته استخوان شب که بی تو مانده در قفس دل شکسته...