سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
دختر شهریور!گندم موی ترامهر دستان طلای خورشیدچه فریبازیبادانه دانهرج رجچه شکیبابافته... آن خدای باوراولین و آخرشعر این مزرعه رابه لطافتبا عشقهمچو دیبا تافته... غزل صورتی یاد محبتهایشهمچو گوشوارهبه قلب و جانمنغمه خوان،آویز است... دختر شهریور!شاعرانه،رقصانمی خرامی آرامتو در آغوش نسیمبا غمی بی آهنگدامن سبز تومیبازد رنگعاشقانه،دلتنگ... آخرین سمفونی تابستان!زردی گاه به گاهتهرچندقاصد...
تو را همواره می خواهمنه گاهی داغ گاهی سردکه عشق تو همانند درخت کاجمیان برف دوری همهنوزم سبز و پابرجاست ......