در دل دردیست از تو پنهان که مپرس تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس با این همه حال و در چنین تنگدلی جا کرده محبت تو چندان که مپرس
هستم ز غمش چنان پریشان که مپرس زانسان شده ام بی سر و سامان که مپرس
حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم این روزها به تلخزبانی زبانزدم