متن حال

شرح حالم را
تنها آن صندلی خاموش می‌داند
که سال هاست جز گرد غبار
کسی برآن ننشسته

تمام حرف دل است، اینکه با تو می گویم
به حرمت قلمم دل بده به اقراری

خیال و واژه شعری ردیف حال منی
قسم به جان غزل حس و حال اشعاری

اگر که خواب پریشان هر شبم هستی
نسیم و شبنم صبحی برای بیداری

بهار را به نگاه تو می...

حالم از قلبم نفوذ کرد بیرون..
روحم ترک خورد:)

*

اگر افسرده هستید ، در گذشته زندگی می کنید
اگر مضطرب هستید ، در آینده زندگی می کنید
اما اگر در آرامش هستید ، در لحظه ی حال زندگی می کنید !

گذشته‌ای که حالمان را گرفته است
آینده‌ای که حالی برای رسیدنش نداریم !
و حالی که حالمان را به هم می‌زند ؛
چه زندگی خوبی !

گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی
حال ما خوب خراب است به آن دست نزن .

حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم
این روزها به تلخ‌زبانی زبانزدم

بعدا
وجود نداره
بعدا
آدم پیر میشه
حال دریاب و زندگی کن
تا پشیمان روزهای رفته نباشی

افتاده همیشه پای من در چاله
قلبم شده یک دشت پر از آلاله
تنها تو فقط حال مرا می پرسی
ای درد،رفیق خوب چندین ساله

دیدنش حالِ مرا یک جورِ دیگر می‌کند
حالِ یک دیوانه را دیوانه بهتر می‌کند ...!


️️️

حال من خوبست اما باتو بهتر میشود

دلیل اینکه آدم ها به سختی احساس خوشبختی می کنند این است که گذشته را بهتر از آنچه بوده می بینند، حال را بدتر از آنچه هست و ترس از آینده را بیشتر از آنچه خواهد بود می دانند.

حال من حال اسیریست که هنگام فرار
یادش آمد که کسی منتظرش نیست نرفت

همین که میدانم هستی وحالت خوب است
دنیایم زیباست

چقد حال میده……یکی اونقد دوست داشته

باشه…..که بقیه بهت حسودی کنن…

نه من از خود / نه کسی
از حال من دارد خبر

من و تو زنده موندیمو به سختی زندگی کردیم
گذشته
حال
آینده
من و تو وارث دردیم...

شدم عین
گروه خون O منفی
حال همه رو خوب می کنم
ولی فقط یه نفر میتون حالمو خوب کنه...

روز های سختم که تمام شد
میرم میزنم...
رو شونه روزگار
میگم
جنبه رو حال کردی!

گر بدانی حال من گریان شوی بی اختیار

بگذر تابستان / بگذر... حال من با تو خوب نمی شسود / پاییز حال مرا خوب می شناسد