شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
به آتش نشانی فکر کنید که به دل آتش می زند و موفق می شود از صد نفر، نود و نه نفر را نجات بدهد اما همه به خاطر مرگ آن یک نفر به او تشر می زنند.موفقیت در جنگ اما داستان دیگری است. می گفت: به همراه ده سرباز از زیر آتش سنگین دشمن عبور کردیم و هشت نفر بیشتر برنگشتیم.در جنگ به این می گویند موفقیت.او هم مسئول هر ده نفر بود. جان سه نفر گرفته شده بود. ولی موفق به حساب می آمد. همه به خاطر نجات هفت نفر دیگر و خودش به او تبریک می گفتند.و حالا به زن؛...
خسته ام خیلی خسته…از دوست داشتن آمده امو اگر تمام عمر استراحت کنم و همه ی آرامبخش های دنیا را ببلعم خوب نمیشوم …خسته ام، خیلی خستهاز جنگ آمده ام من مدت ها برای دوست داشته شدن جنگیدمزنده برگشتم اما… با مین های خنثی نشده در اطرافمبا نارنجک های از ضامن جدا شده در دستانم و گلوله های باقی مانده در تنفگمزنده برگشتم اما…پر از خاطره! از غافلگیر شدن میترسم…از لحظه های تنهاییاز مین هایی که قرار است زیر پایم بترکندوخاطره هایی که در...