سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیوونه منمعاشقی که دلخون منمآقا تویی و اون که پریشون منممجنونم و اون که پای تو می مونه منم...
هوای غمت شور بپا کرد، دلم یادی از لاله ها کرد - شبهای محرم منو راهی کربلا کرد...
حواست هست به موهای سفید سرمچقدر امسال از گذشته شکسته ترمحواست هست نوکرت داره پیر میشهبخرم ببرم به حرم داره دیر میشهدوست دارم دوست دارم دوست دارم ارباب...
حیدر حیدر اول و آخر حیدرحیدر حیدر ساقی کوثر حیدرحیدر حیدر ای مظلوم فاتح حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر...
خدا مرگم بده چه لب های پر از خونیخدا مرگم بده چه موهای پریشونیخدا مرگم بده چه اوضاعی چه مهمونینه فرشی و نه چراغونی و نه سر دارم و نه سامونیبه ما سر زدی سر زده اومدیکو بدنت مگه پر زده اومدی...
تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شدتو رفتی و زینب بی تو ذره ذره آب شدمیای دنبالمتو رفتی و دنیا رو ی سر من خراب شدوای بد حالم وای بد حالم شکسته بالم وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم میای دنبالم...
وقت جدایی رسیدباد مخالف وزیداز شرر داغ توپشت برادر خمید...
او می دویدو من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتلاو می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابلاو می کشیدو من می کشیدم او از کمر تیغ من آه باطلاو می بریدو من می بریدم او از حسین سر من از حسین دل...
به سمت گودال از خیمه دویدم منشمر جلوتر بود دیر رسیدم من...
ای که دل منو بردی آقا. از بچگی غصه مو خوردی آقا. الهی نباشم بشنوم. منو به کسی سپردی آقا....
شاخه ی شمشاد حرمامانت برادرمچقده گفتم نرو بازقسم دادی به مادرم...
چشمای خیس و بارونی منو ببین ازت یک کربلا می خوامو فقط همین واسه یه بارم شده رومو نزن زمین ثارالله ثارالله ثار الله...
وای وای قافله وای وای نینوا وای وای زینب و وای وای کربلا...
رفیق زیاد دارم ولی این آقا یه چیز دیگه ستسفر زیاد رفتم ولی کربلا یه چیز دیگه ستیه سفر با خاطرات اش که همیشه جوره بساط اشحرم ات خونه ما و بین الحرمین ات حیاط اشیا حسین یا حسینوعده ما بین الحرمین...
دیگه وقتشه منو یاری کنیواسه حل مشکلم کاری کنیبعد یک عمر گریه توی روضه هااشکمو تو حرمت جاری کنی...
خوبه سایه ی علم هستگو به گوشه ی حرم هستهمه ی دنیا رو گشتم مگه بهتر از توهم هست خوبه سایه ی علم هستگو به گوشه ی حرم هستهمه ی دنیا رو گشتم مگه بهتر از توهم هست به خدا اونا که نوکر تو اقا شدن پدرشون و مادرشون علی و زهرا شدنامشب قلب من دوباره هوای اربعین داره...
هوا هوای کربلا هوای بین الحرمینهوای شور و مستیو هوای گریه بر حسیندلم دوباره پر زده شبیه این کبوتراحس می کنم پر می کشم تو آسمون کربلا...
حال وهواتو دوست دارمصحن و سراتو دوست دارممنم از اون روز آقا پاموگذاشتم تو دنیاکرب و بلات و دوست دارمقرارم باش نگارم باشیه بیچارم ارباب تو چارم باش خزونم من بهارم باشبیا روز محشر کنارم باش...
من فقط میخوام یه جوری دور و برت باشمیه سیاهی لشکر باشم ، نکنه تو نمیخوای آقا نوکرت باشممیدونم که به خودم بد کردم ، تو خبر داری فقط بد کردمیه کاری کن که دلم آروم شه ، کمکم کن منم برگردممیزنم تورو صدا … حسین...
مکن از خار هراس باغ ما دارد یاسیک بیابان دشمن منم و یک عباسآسمانم من و عباس علی ماه من استچه غم از روبهیان شیر به همراه من استمرحبا عباسم...
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کندبرای اهل حرم، آب میسر کندداغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنیباز در این مهلکه یاد برادر کندتشنه لب داده جان بر لب دریای آبخجل از روی او گشته دل آفتابدست عباس چون جدا شدمحشری در خیمه ها شدعلم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسینعلم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین...
عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفتکه تا قیامت گلاب ز چشم لیلا گرفتگل اش مشبک شده از دم تیغ و سَنانگل اش به خون غوطه ور، شدست چون ارغوانگل اش به دشت بلا شدست در خون تپانقرار و صبر و شکیب ز جمله دلها گرفت...
آب می گوید حسین، بی تاب می گوید حسیناز سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسیندیده می گوید حسین، نادیده می گوید حسینهر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسینیار می گوید حسین، دلدار می گوید حسینروز و شب هر دیده بیدار می گوید حسینیاس می گوید حسین، احساس می گوید حسینتا قیامت حضرت عباس می گوید حسین...
فردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲)شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهدامشب حسین دلداری فرزند خواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهدفردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲)امشب شه دنیا و دین، با قلب مجروح و غمینگوید به زین العابدین باشد وداع آخرینای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکینفردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهدفردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲)امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنا...
دو برادر دو برادر دو شجاع بی نظیراین علمدار سپاه او امیراین حسین او ابالفضل جواناین امام او امیر کائنان...
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسینقبله عالم شده، کرب و بلایت حسینمنم گدایت حسین، منم گدایت حسینکن نظری از کرم، به این گدایت حسینحسین حسین جان حسین...
گرید همه ی عالم / بر حال دل زارتای تشنه ی بی یاور / حق یار و نگهدارتای بر همه راهت / وادی َ سعادتعازم شده ای بر / میدان شهادتیا زهرا یا زهرا ....
تو جان منی اکبر / خونین بدنی اکبرای تازه جوان / صد پاره تنی اکبربنگر پسرم بر / این قد خم منلشگر ز ره دور / خندد به غم منجانم علی اکبر ......
از خیمه ها حسین جان آتش زند زبانهاز ما عدو کِشَد ناز با ضرب تازیانهآهم رَوَد برادر از داغ تو به افلاکرأست به راهِ کوفه جسم تو بر روی خاکطفلان بی پناهت حیران به دشت و صحرادر خیمه های سوزان ذکر همه یا زهرادر بین آتش و دود بر سر زنان سکینهزنده شده دوباره یادِ غمِ مدینهیادِ دَمی که شعله از در زبانه می زددشمن گلِ علی را با تازیانه می زد...
ای زاده ی پیمبر آیا تویی حسینمای پاره پاره پیکر آیا تویی حسینمگشتم کنار جسمت در قتلگه زمین گیرشد پیکرت کفن پوش از سنگ و تیر و شمشیرشنیده ام به گودال بس پرده ها دریدندسر تو را حسین جان ز پشت سر بُریدند جسم تو زیر نورِ خورشیدِ داغ و سوزانجسم من و سه ساله نیلی ز جورِ عدوانبر خیز و کن نظاره ای دلبر یگانهاز تو جدا نمودند ما را به تازیانه...
روی به سوی میدان آهسته تر حسین جانزینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جانای در میانِ گودال خَدّالتَریبِ زینبشَیبُ الخضیبِ زینب یار غریبِ زینببعد از تو پیکر ما گردد کبود و نیلیدشمن ز ما کِشَد ناز با ضربه های سیلیصبری کن ای برادر ای جان فدای رویتتا که زنم در این دَم گلبوسه بر گلویتبرو عزیز زهرا ای قبله گاهِ آمالقرار بعدیِ ما فردا میان گودال...
روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیدهامروز عزیز زهرا گردد سرش بریدهامروز از آسمان ها بانگ عزا بیایدآوای جانگداز واغربتا بیایداحمد ز آسمانها گیرد سراغ فرزندزهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزندای بی حیا ، حیا کن از ذات حی داوربس کن دگر حرامی خَنجر مزن به حَنجر گر می بُری سَرش را از جور و ظلم و کینهبا چکمه ات تو دیگر ضربه نزن به سینه...
ای یاس پرپر من علی اکبر منشِبه پیمبر من علی اکبر مناز داغت ای علی جان گریان دو چشمِ لیلااز لطفِ تیغ و نیزه گشتی تو اربا اربا...
کوفه میا حسین جان کوفه وفا نداردکوفی بی مروت شرم و حیا ندارد...
با خنجر میون گودال گل لاله رو ز شاخه می بُریدَن زینب از بالای تَل دید که تن حسینش و به خون کشیدنآه ، پاره پیکر حسینم جانِ خواهر حسینمشاه بی سر حسینمآه ، بارِ دین را تو بردی تشنه لب جان سپردیاز عدو نیزه خوردیمظلوم حسین جان...
گره خورده بر عشق پاکت دلم شد/غم تو سرشته به آب و گلم شداگر من شدم سینه زن شک ندارم/دعای تو و مادرت شاملم شدحسین یا حسین یا حسین یبن زهرا......
به راه دین از تن و از سر گذشتی/ز قاسم و عباس و اکبر گذشتیاگر چه در خون بودی آخرین ساعات/به زیر تیغ و نیزه کردی مناجاتمُجیب المضطر/چو لاله پرپر/شهید بی سر/غریب مادرحسین ِ مظلوم.....
ای که صفای هر دلی می جوشه از عطای توبهشت قلب عاشقاس،زمین کربلایی توآه/چه کربلایی/چه لاله هایی/هنوز دارن اون/خاکا نواییهمینجا بود که بر حسین/جنایت و جفا شدسر عزیز فاطمه/بریده از قفا شدآه...سَروَر ِ بی سر......
ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسینراز دل گویم ببارم خون دل از هردو عیندر عزایش عالمی را پکنم از شور و شینمن برادر در میان خاک و خون گم کرده اممهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنمدر میان قتلگه من کشته ام پیدا کنمبر سرنعش برادر دیده را دریا کنمخاک بر فرقم که نور دیدگاه گم کرده ام...