پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
خیلی وقت ها مظلوم یک سیلی از ظالم می خوره و یکی از دیوار. رحمان شاهسواری کینگ...
نیزه ظالم برای از بین بردن مظلومان است ،غافل از آن است که سپری از جانب خدای بزرگ برای محافظت از مظلومان وجود دارد.رحمان شاهسواری کینگ...
منجنیق آه مظلومان به صبحسخت گیرد ظالمان را در حصار...
مردها , مظلوم ترین جنس آفریدهٔ خدایندشاید شما توی دلتان ، یا بلند بلند بخندید و بگوئید : جوک میگویی؟ یا مثلا بگوئید : مردها؟مظلوم؟ این هم از آن حرفهاست! اما راستش این است که مردها ، پشت نقاب غرور و منم ، منم شان ، گاه کودکانی معصوم و بی پناهند ، گاه عاشقانی نگون بخت ، و گاه پیرمردی تنها توی پارک ، و من فکر میکنم ، که ته ته خوشبختی هر مردی ، خندهٔ زن و بچه اش است... مردها را سخت میشود شناخت ، همه شان ته ریش ندارند ، همه شان فیتنس نیستند ، اتفاقا...
کاش چند سال که از تعهدِ دو نفر گذشت، برایِ هم معمولی نمی شدند، کاش خیالشان از داشتنِ هم، راحت نمی شد و دست از محبت و توجهشان به هم بر نمی داشتند.کاش هیچ زن و هیچ مردی، از محبت کردن به شریکِ زندگی اش خسته نمی شد.آدم ها همیشه توجه می خواهند. بدونِ توجه، بدونِ محبت، احساس پیری می کنند و با کوچکترین توجهی دلشان می لرزد! درست مانندِ تشنه ای که با دیدنِ آب!آدم های متعهد مظلوم ترند، از تمامِ دنیا، یک نفر را برایِ تنهایی و بغض هایشان دارند و اگر هم...
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشتآن مظهر داد، تاب بیداد نداشتمی خواست که فریاد کند تشنه لبماز سوز عطش، طاقت فریاد نداشت...
متولدین اسفند خیلی مظلومن!تو فکر کن به دنیا اومدی...یکی داره دیوار رنگ میکنه...یکی داره شیشه میشوره!تولد همه اسفندیا مبارک علیالخصوص اسفندماهی عزیز زندگی من!...
بی گناهی گر به زندان مردبا حال تباه ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست ......
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!از لابهلای نامههای فروغ به ابراهیم گلستان...
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت : او یقینا پی معشوق خودش می اید… پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود : مطمئنا پشیمان شده برمیگردد… عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز…!!...
تو که نیستیاحساس کودکی را دارمکه موقع یارکِشی؛هیچکس برای بازی انتخابش نکرده!همانقدر مظلومهمانقدرتنهاهمانقدر بیچاره ...
ای یار وفادارم / سردار و سپهدارماز پیشِ منِ مظلوم / رفتی ای علمدارمدر علقمه گشتی / چون لاله ی پرپرتو رفتی و مانده /تشنه ، علی اصغرجانم یا ابا الفضل ......
روونه اشک آسمون/به یاد غربت عشقزمزمه ی فرشته ها/حدیث حضرت عشقاون نور هل اتایی/محبوب کبریایی/مظلوم کربلاییحسین...سالار زینب......
با خنجر میون گودال گل لاله رو ز شاخه می بُریدَن زینب از بالای تَل دید که تن حسینش و به خون کشیدنآه ، پاره پیکر حسینم جانِ خواهر حسینمشاه بی سر حسینمآه ، بارِ دین را تو بردی تشنه لب جان سپردیاز عدو نیزه خوردیمظلوم حسین جان...
به راه دین از تن و از سر گذشتی/ز قاسم و عباس و اکبر گذشتیاگر چه در خون بودی آخرین ساعات/به زیر تیغ و نیزه کردی مناجاتمُجیب المضطر/چو لاله پرپر/شهید بی سر/غریب مادرحسین ِ مظلوم.....