مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت می خواست که فریاد کند تشنه لبم از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت
سلام عزیز پرپرم/ سلام عزیز برادرم/سلام شهید تشنه لب/سلام شهید بی سرم
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند برای اهل حرم، آب میسر کند داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی باز در این مهلکه یاد برادر کند تشنه لب داده جان بر لب دریای آب خجل از روی او گشته دل آفتاب دست عباس چون جدا شد محشری در...