پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دانم که مرا بی خبری می کشد آخردیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟...
لبخند تو را چند صباحی است ندیدم: یکبار دگر خانه ات اباد بگو : سیب…!...