متن دیوانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دیوانه
تو همان خواب قشنگی...
که به چشم منِ دیوانه نخواهد امد...
مرا درگیر خود کردی شدم دیوانه ومجرم؟
گنهکارم چه توبیخی برای دشمنت داری
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
اما نمی پرد /
مشت میزنم به پنجره /
اما نمی پرد /
خیال می کنم قفس را /
اما نمی پرد /
این پرنده ی دیوانه /
در چشم هایم چه دیده است؟ /
«آرمان پرناک»
ای بی تو دل تنگم شبگرد خیابان ها
چشمان پر از اشکم در یورش باران ها
دل در پی تو هر شب شبگرد خیابان هاست
دیوانه و مجنون وار درگیر بیابان هاست
از عطر تو هر شب او باغ از گل میسازد
از شعر تو با آواز یک بل بل...
دلا آخر تو را دیوانه کردند
تو را آواره ی میخانه کردند
شکستن آن دل بی کینه ات را
تو را در بند هر بیگانه کردند
تمام جاده ها از برف پر شد
تمام گوش ها از حرف پر شد
بیا ای تو دلیل بودن من
که صبرم سر رسید...
عاشقم پشت همین کوچه به دارم بزنید
بعد مرگم متهم به عشق هوارم بزنید
هر چه کردم بعد تو دیدم که بازم دل من
دل نکند از تو بیایید و کنارم بزنید
شبیه باد مجنون غریب و بی مکان است
بنشینید دور هم دیوانه جارم بزنید
من که از عشق...
من،
با تمام حس جانم؛
با سراپای نهانم؛
قدر بودنت را می دانم؛
و گیراترین اشعارِ دیوانِ دیوانگی را،
برایت می خوانم،
با عشق...
زهرا حکیمی بافقی
نمیدونم از کجا شروع کنم برات بگم
از شکست هام؟
زخم هام؟
تنهایی هام؟
اشک هام؟
انقدر زیادن که نمیدونم از کجا شروع کنم
میخوام تمومش کنم
تا اون زخم ها تیکه پاره ام نکردن
تنهایی ها دیوانه ام نکردن
شکست ها ضعیفم نکردن
اشک ها غرقم نکردن.....
صدف مسعودی
شب
باز شب آمد و فکر و خیال
باز تشویش ذهن با افکار محال
شب و نجوای نواهنگ
تکرار پی در پی چند آهنگ
یک لیوان چای با طعم شمعدانی
دلتنگی ، بی کسی ، تنهایی
با چشمان خیس بارانی
زیر سقف ،کنج شیروانی
نه راه پس مانده نه راه...
دیوانه
از دیوانگی ام چه می دانی
تنیده شدن در آغوش بی همدمی
و اسارت در عمق نگاهی
که چشمان تشنه ام را
پای رقص
دیوانه های شهر می رباید
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر سپکو
@mhediebrahimpoor
دیوانه ی بیش...
میگویند...
سبو شکسته را
جای ملامت نیست
چرا که عاشق ست و دیوانه میخوانند
مگر دیوانه ها آدم نیستند!؟
یا که آدم ها
دیوانه ای بیش...
1401/06/21
|فائزه✍︎︎
.
.درمن کسی صدایم میزند،به گمانم دیوانه شده
دلش میخواهد از پنجره اتاق لحظه ای به پرواز درآید
یادلش میخواهد لیوان قهوه اش را در هوا پرت کند
یادلش میخواهدبی هیچ هدفی باصدای بلند موسیقی بخواند وبرقصد
میخواهد دیوانگی کند بی آنکه کسی دیوانه خطابش کند
کنترل کردنش کمی...
دلم دیوانه شد دیوانه شد دیوانه دیوانه
توکه رفتی شکستم من بریدم دل زکاشانه
دراین غربت چه تنهایم فقط یادت مراباقیست
مرامست ورها کردی شکستی جام و پیمانه
نبودت بردل شیدای من ؛ چون زخم خنجرشد
تو چون شمعی فروزانی منم ان خسته پروانه
تو رفتی و امید من چو...
یه دیوانه بی آزارم
یه دیوانه عاشق
دستت به من نمیرسد
با من تا قله بیا،مثل من دیوانه شو،عاشق شو..
اول همراهم شو بعد هم مسیرم شو..ببینم موی لای ماست چوپان توی ظرف کثیفش را میخوری؟؟
گفتم دیوانه بی آزارم..☺️
بعضی اوقات دیوانگی تنها چاره راهه
دیوانه
خداوندا...
مرا امشب چه حالی هست
چه سودایست اندر دل
کجا رفتم کجا هستم
بدنبال کدامین آشنا بودم
که ما را این چنین
رسوای عالم یا جهان کردی...