متن سیب

متن سیب متن آدم متن حوا متن انتخاب متن تقویم

ارسال شده توسط
آرمان پرناک

عکس نوشته آرمان پرناک یا سیب یا بوسه هر چه بود ان

بیا پایین!
از نردبانِ ذهنِ نیوتن
بیا پایین!
سیبی بالا انداخته ای
که نمی رسد
می کالَد
که نمی چرخد
می چرخانَد
که نمی افتد
بالاتر می رود!!
«آرمان پرناک»...

متن نردبان متن نیوتن متن انسان متن جهان متن سیب

ارسال شده توسط
آرمان پرناک

عکس نوشته آرمان پرناک بیا پایین از نردبانِ ذهنِ نی

چه اضطرابِ جانکاهیست، ظهورِ سیبِ شیرینت /
برس به دست کوتاهم و یا ز دیده پنهان کن
«آرمان پرناک»...

متن سیب متن پنهان کن متن اضطراب متن جانکاه

ارسال شده توسط
آرمان پرناک

عکس نوشته آرمان پرناک چه اضطرابِ جانکاهیست ظهورِ سی

یکی مثل تو رفت و شد کیمیا
یکی مثل من ماند و شد بی صدا

یکی مثل کفشی درون پات شد
یکی مثل من کیش در مات شد

خیالم تویی که شدی واژه ها
که جوشیدی از پشت آن پرده ها

بدون تو هر کاری غلط کردنه
بدون تو به هر جا غلط رفتنه

نباید تو سیبی بگیری به نوش
که باید هبوطی بگیری به دوش

تو خوردی و اکنون منم در هبوط
تو خوردی و حالا منم در سکوت...

متن محمد خوش بین

ارسال شده توسط
خوش بین

متن هبوط متن سکوت متن سیب متن غلط متن پرده

و

سیب

همچنان محبوب ترین میوه

میان آدمهاست...!!

آریا ابراهیمی...

متن آریا ابراهیمی

ارسال شده توسط
آریا ابراهیمی

متن سیب متن گناه متن فلسفی متن عاشقانه متن ادبی

عکس نوشته آریا ابراهیمی و سیب همچنان محبوب

قسمت نبود سیب بگوییم پای هم ☘︎ ☘︎

دنیا برای عکس دوتایی حسود بود

☘︎ ☘︎ آرمان پرناک...

متن شعر متن تک بیتی متن سیب متن عکس متن دنیا

ارسال شده توسط
آرمان پرناک

عکس نوشته آرمان پرناک قسمت نبود سیب بگوییم پای هم

پاییز
بساط کرده است
رنگ ها را
زرد ،
قهوه ای ،
نارنجی ،
خرمالو ،
سیب ،
انار
عجب فروشگاهی ست پاییز .
حجت اله حبیبی...

متن حجت اله حبیبی

ارسال شده توسط
حجت اله حبیبی

متن پاییز متن انار متن سیب متن فروشگاه

عکس نوشته حجت اله حبیبی پاییز بساط کرده است رنگ ها

قانون جاذبه بود
که زمین سیب را از درخت گرفت
و من به خیال خویش
سیب بودم و دنبال زمین میگشتم...

متن دلنوشته های نسترن کوگانی

ارسال شده توسط
گیسووحشی

متن نسترن کوگانی متن سیب

عکس نوشته دلنوشته های نسترن کوگانی قانون جاذبه بود که زمین سیب

همه چیز
از سیب شروع شد،
آدم
حوا
شیطان
پرواز .
حجت اله حبیبی...

متن حجت اله حبیبی

ارسال شده توسط
حجت اله حبیبی

متن سیب متن آدم متن حوا

عکس نوشته حجت اله حبیبی همه چیز از سیب شروع شد آد

تا که داد دستم؛ سیبِ هوس
گاز زدم؛ کِرمو بود!
شیما رحمانی...

متن شیما رحمانی

ارسال شده توسط
هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)

متن کاریکلماتور متن سیب متن هوس متن گاز

عکس نوشته شیما رحمانی تا که داد دستم سیبِ هوس گاز

تا که داد دستم؛ سیبِ هوس
گاز زدم، کرمو بود
شیما رحمانی...

متن شیما رحمانی

ارسال شده توسط
هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)

متن سیب

بویِ مویش هم ترازِ عطرِ سیب
درد بی درمان جان را او طبیب
شیما رحمانی...

متن شیما رحمانی

ارسال شده توسط
هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)

متن شعر کلاسیک متن سیب متن طبیب

عکس نوشته شیما رحمانی بویِ مویش هم ترازِ عطرِ سیب د

تو عطر سیب سبزی
رو گونه های پاییز
خدا تو رو به من داد
کجا تو می گریزی

فیروزه سمیعی...

متن فیروزه سمیعی

ارسال شده توسط
متن های فیروزه ای/ شعرها / بیو ها/ فیروزه ای

متن سیب متن خدا متن پاییز

عکس نوشته فیروزه سمیعی تو عطر سیب سبزی رو گونه های

آاای خانم غمزه هایت ریخت می خواهیدشان
می خرند عشاق اینطوری نیندازیدشان

می برند و پشت ویترین ها نمایش می نهند
دیدنی هستند، باید با دل و جان دیدشان

وقت لبخندت جواهرسازها مستاصلند
بین لبخند شما و برق مرواریدشان

خانم اینها که دلِ آدم اسیرش می شود
از کدامین بندر آزاد می آریدشان؟

مثل آدم سیب ها وقتی بهاری می شوند
هرچه تاوانش شود از شاخه باید چیدشان!

خانم ِعاشق را به ندرت می شود تهدید کرد
چون جواب عکس حتمن می دهد تهدیدشان!

ارس آر...

متن ارس آرامی

ارسال شده توسط
Maryam

متن شعر متن عشاق متن غمزه متن دیدنی متن لبخند متن تهدید متن سیب

سبزه تویی، سیب تویی
آینه من، شمع منم
سکه تویی فقر منم
کهنه منم تازه تویی
ماهی سرخ تنِگ من
فال خوِش سال جدید
سینِ سر سفره ی هفت سین تویی
خسته ی بنشسته سر سفره منم
لحظه ی تحویل تویی
سبز نگهدار مرا

شاعر :محمد طاهر جلیلی مرندی...

متن سبزه متن سیب متن آینه متن شمع متن سبز متن هفت سین متن سفره هفت سین

عکس نوشته شعر سبزه تویی سیب توییآینه من شم

با دعوت ابلیس تا حوا خطا کرد
درب خروجی را خدا با قهر وا کرد!

بخشیده شد آن لغزش شیرین ولی حیف
یک سیب ای آدم ببین با ما چه ها کرد!

◽شاعر: سیامک عشقعلی...

متن سیامک عشقعلی

ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی

متن شعرهای سیامک عشقعلی متن اشعار سیامک عشقعلی متن سیامک عشقعلی(جادوگر شعر)متن سیب متن آدم و حوا متن توبه

از هزاران مثنوی و یک قصیده صد غزل...
سیب را از شاخه ی لبخند نابت چیده ام...

روشنی شادی و سرسبزی عزیزم مال تو...
آسمان عشق را در چشم نازت دیده ام...

بهزاد غدیری / شاعر کاشانی...

متن بهزاد غدیری

ارسال شده توسط
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)

متن مثنوی متن عاشقانه متن آسمان متن سیب متن قصیده

سیب را من چیدم
توکه ادم بودی
پس چرا گاز زدی
سیبم را

نسرین حسینی...

متن نسرین حسینی

ارسال شده توسط
سپید بخوانید

متن سیب متن آدم

همه می دانند

همه می دانند

که من و تو از آن روزنهٔ سرد عبوس

باغ را دیدیم

و از آن شاخهٔ بازیگر دور از دست

سیب را چیدیم

همه می ترسند

همه می ترسند ، اما من و تو

به چراغ و آب و آینه پیوستیم

و نترسیدیم...

برشی از شعر فتح ِ باغ...

متن شعر معاصر

متن فروغ فرخزاد متن باغ متن سیب متن من و تو

یلدا
به یلدا می سپارم آخرین برگ بهارت را
تماشا خانه فصل پر از رنگ و نگارت را

پس از پاییز شورانگیز غرق عشق و زیبایی
به رویا می سپارم پیچ و تاب شاخسارت را

تو را از کوچه باغ رفته بر تاراج می چینم
به فردا می سپارم رونق ایل و تبارت را

دوباره سردی دیماه را در پیش رو داری
به نجوا می سپارم نغمه های بیشمارت را

بگو با برکه ی جامانده از تشویش بی آبی
به دریا می سپارم ماهتاب بی قرارت را

زمستان در زمستان انجماد تازه ای داری
به یغما می سپا...

متن پاییز متن یلدا متن انار متن سیب متن شعر خوب متن علی معصومی متن دیماه

ارسال شده توسط
علی معصومی (تعدادی از سروده های بعد از ۱۳۹۹)

از نفس صبح پگاه

برگرد و برای دل من جلوه گری کن
با نرگس مستانه دمی فتنه گری کن

من غرق نیازم تو ولی چشمه ی نازی
امشب سخن از خاطره ماه و پری کن

با سیب و اناری که صفا داده به باغت
مهمان تماشاکده ی شاخ و بری کن

ای باد صبا از نفس صبح پکاهت
جامانده ای از هول و ولا را خبری کن

عمری به غم و محنت ایام سپردیم
در فرصت جامانده حدیث دگری کن

درمان دل سوختگان کار ثواب است
چشمی به دلاشوبی اهل نظری کن

ای موی پریشان تو بی تابی عالم
...

متن علی معصومی متن برگرد متن جلوه گری متن فتنه گری متن نیاز متن ناز متن سیب

ارسال شده توسط
علی معصومی (تعدادی از سروده های بعد از ۱۳۹۹)

قسمت نبود سیب بگوییم پای هم
دنیا برای عکسِ دوتایی حسود بود

آرمان پرناک...

متن عاشقانه متن دلتنگی متن رفتن متن خداحافظ متن شعرعاشقانه متن عکس دونفره متن سیب

ارسال شده توسط
آرمان پرناک

بوی سیب میدهد زمین
وقتی دهانت باز میشود
برای شعر
گاز بزن دنیا را
طوری که
بهشت هم حسادت کند به لبهایت
نعیمه ملکی...

متن نعیمه ملکی

ارسال شده توسط
دلنوشته های نعیمه ملکی

متن سیب متن زمین متن بهشت متن لبهایت

نقش ما را در ازل ایزد به تنهایی کشید
قصه غمگین شد ولی آن را به زیبایی کشید
آه از آن سیبی که آدم خورد با یک وسوسه
رنج آدم ها از آن ساعت به بد جایی کشید

⬜ شاعر: سیامک عشقعلی...

متن سیامک عشقعلی

ارسال شده توسط
صفحه‌ی آثار سیامک عشقعلی

متن عاشقانه‌های سیامک عشقعلی متن شعر متن سیامک عشقعلی شاعر متن اشعار سیامک عشقعلی متن ایزد متن تنهایی متن سیب

کارتان باز به این کهنه مثل می افتد
گذرِ پوست به دباغِ محل می افتد!

رنجِ پروانه و بلبل همه گی بیهوده ست
شهدِ گُل، بر لبِ زنبورِ عسل می افتد

به لبِ سرخ خودت، هاااای ننازی «چل گیس»
سیب، دستِ حسنی های کچل می افتد!

اهلِ لافی که همه رستمِ دستان هستند
کِشِ شلوارکشان، وقتِ عمل می افتد!

قاصدک دستِ تو را پیشِ خلایق رو کرد
خبرت بر سرِ هر کوی و کتل می افتد...

متن ساناز رئوف متن چل گیس متن سیب متن لاف متن قاصدک

تو را قسم به ماه و درخت
هر جای جهان بودی
سیب را به یاد من ببوس
سیب را خدا
برای ما آفرید
ماه را نیز
سرنوشت ما این بود
که در زیر نور ماه
سیب را ببوسیم.

هادی خورشاهیان...

متن هادی خورشاهیان

متن ماه متن درخت متن سیب

بوسه هایت ...
انار را می ترکاند
نفس هایت سیب را می رساند
آغوشت ابر را می باراند
پاییز ترینی تو..!...

متن عاشقانه

متن عاشقانه پاییزی متن پاییزی متن بوسه متن انار متن آغوشت متن سیب

آهِ شب واندوه ، اگر که اثری داشت
این تیره شبِ غصه یقینا سحری داشت

ای کاش که در منطقِ چشمانِ سیاهت
ققنوسِ غزل های دلم،بال و پری داشت

در معجزهِ چشمِ تو کافر شده این دل
ماهِ رخِ زیبایِ تو... شق القمری داشت

از روزِ ازل\عشق\ درونِ گِلِ ما بود
گرچه که برای دلِ ما ،فتنه گری داشت

گویند که لبخندِ پُر از سیبِ تو زیباست
آن سیب بهشتی که فقط دربِدری داشت!

تقدیر که زد تیشه به اندیشه و احساس
بر دوشِ خزان دیده ِ جنگل، تبری داشت

در کنجِ...

متن بهزاد غدیری

ارسال شده توسط
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)

متن چشم متن رمانتیک متن شعر زیبا متن عاشقانه خاص متن عاشقانه متن عشق متن شعر

پوستت شیر و لبت سیب
و دهانت عسل است
آن بهشتی که خدا گفت
به گمانم که تویی...

متن پوستت متن شیر متن لبت متن سیب متن دهانت متن عسل متن بهشت

گناهِ تازه ام باش
مثل_گندم
مثل_سیب
من به جهنمِ با تو مشتاق ترم
تا
بهشت بی تو......

متن عاشقانه

متن یاس کرمانی متن بهشت متن جهنم متن سیب متن گندم متن گناه

آرام دهان غنچه ها را بوسید
احوال تمام سیبها را پرسید
یک کاسه آب دست فروردین بود
پشت سراسفند وزمستان پاشید......

متن میترا ملک محمدی متن غنچه متن سیب متن فروردین متن اسفند متن زمستان

خوابهایم بوی تو را می دهند
بوی سال کبیسه ای که تو آن را نو می کنی
بهار می آید و می نشیند
در گوشه ی سفره ی هفت سین
و خوشبختی ام را تماشا می کند.
دست می کشد بر سبزه
سیب را بو می کند
سنجد را می شمارد
سمنو را مزمزه می کند
و ساعت را نگه می دارد
بر دقایق نفسهایت
و می گذارد اسفند با یک روز بیشترش
به تمامِ خوشیهایم ببالد.
خوابهایم
بوی تو را می دهند
بوی سالی نو
با تصویر من و تو در آینه
که بی دغدغه می خندیم
و شکوفه می دهیم......

متن شیوا علمی

متن سال کبیسه متن بهار متن سفره هفت سین متن خوشبختی متن اسفند متن سال نو متن من و تو

تعارف کرد از باغ چشمانش یک سیب

برای این سیب حکم تبعید می ارزد!

ارس آرامی...

متن ارس آرامی

ارسال شده توسط
Maryam

متن سیب متن حوا متن عشق

گاهی چشم ها راست نمی گوید
نِگاه هایی که طعم گَس داردو هوس هایی که طعم لبخندو غلط کردن های بی جای عاشقی.
دریای خوش باوری ها هیچ وقت ساحل ندارد و همچون سَراب صحرا تو را سمت جنون میبرد.
بیهوده بود بی خوابیها وبه آتش کشیدن سیگارها برای ترک عادت تو ،آن چنان شتابان دور شدی و رفتی که من هنوز به دوردَستهایت مبهوتم.
سهم تو ازمن چه بود که بالبخند ژکوند بیایی و آتش بزنی خرمن دلی را که تکه پاره اش هم مرا به زندگی دلگرم نمی کند.
قانونهای نانوشته در هیچ ک...

متن مجید صبوری

ارسال شده توسط
دلنوشته هایی دلی بدون هیچ مخاطب خاص

متن چشم ها متن خوش باوری متن سراب متن مبهوت متن جنون متن سیب متن غمگین

چه پاییزی، چه احساسی، چجوری میتپه قلبم
زمستون میرسه از راه و من عاشق تر از قبلم
انار و سیب و احساسم نماز و آیه الکرسی
چه بی اندازه خوشحالم که تو حالم رو میپرسی
هوای گرم این خونه هوای سرد دستام و
نگاه تو، خیال من همون حسی که میخوام و
الا یا ای ها الساقی بیا همپای من با من
کتاب حافظ و قرآن بیا دیوونه شو تا من
یه موسیقی پر از بوسه من و قلبی که میخونه
من و امواج موی تو کنار بغض این خونه
هنوزم دست من سرده هنوز آغوش من تنهاست
همه شب هام بدون...

متن بهزاد صادقیان متن انار متن بوسه متن بغض متن شب یلدا متن یلدا متن سیب

مهتاب گاهواره رویای مشرقی ست
سرما حریف قصه ی مادربزرگ نیست
دستش لحاف کرسی گرمای مشرقی ست
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است»
حافظ دوای روح و مسیحای مشرقی ست
سیب و انار و پسته، شیرین و ترش و شور
طعم اصیل یک شب یلدای مشرقی ست
حالا که دوستان همه جمعند، دف بیار
چشم انتظار صد دل شیدای مشرقی ست
یلدا شب یکی شدن آفتاب و ماه
میلاد هر ترانه زیبای مشرقی ست...

متن یلدا متن شب یلدا متن مستشار نظامی متن انار متن سیب متن شب یلدای مشرقی متن آفتاب

«زندگی سیب سرشار سرخیست
در دست های شاد کودکی یتیم
زندگی درخشش صورتی نیلوفریست
در خواب مردابی خاکستری»

نجمه پاک باز...

متن نجمه پاک باز

متن زندگی متن سیب متن نیلوفر متن مرداب

این روزها حس می کنم عاشق ترینم

حس میکنم عاشق ترین فرد زمینم

دور از تو مثل ساحلی مواج هستم

چون ناخدای کشتی بی سرنشینم

وقتی نباشی ساکت و بی اقتدارم

چون امپراطوری بدون سرزمینم

ای کاش عاشق می شدی با سیب سرخی

تا سیب های سرخ را یکجا بشینم

چشمان اقیانوسی ات را باز بگذار

تا باز هم تصویر دریا را ببینم...

متن طیبه طاهرابادی متن عاشق متن دریا متن عاشقانه متن چشمان اقیانوسی متن سیب

ما اگر توی خیابان دو نفر را ببینیم که به جان هم افتاده اند اصلا تعجب نمیکنیم!
شاید کمی کنجکاو شویم و بخواهیم بفهمیم علت دعوایشان چیست!
اما قطعا متعجب نمیشویم.
یا مثلا اگر ببینیم یک موتوری از کنار کسی رد شد و کیفش را دزدید بازهم تعجب نمیکنیم!
فقط اگر کیف داشته باشیم کمی محکم تر آن را میگیریم!
یا هزار و یک اتفاق از این دست که دیدنش برای مان عادی شده و اصلا هم عجیب به نظر نمیرسد!
اما اگر دختر و پسری را ببینیم که در خیابان یکدیگر را به آغوش کشی...

متن علیرضا نژادصالحی

متن دختر و پسر متن خیابان متن آغوش متن تعجب متن خجالت متن عشق متن سیب

(سیب ممنوعه)
سیب را،
آدم و حوا گاز زدند
سیب افتاد
و نیوتن پی به جاذبه برد
ولی هیچ کس ندانست،
نه جاذبه اهمیتی داشت،
نه بهشت
راز آن،
عشق ممنوعه ی سیب،
به زمین بود

(محبوبه شب)...

متن محبوبه کیوان نیا

متن عشق ممنوعه متن سیب متن راز

حوّایم باش
سیب نگاهت را
تعارف کن به دلم
بی هوا...

متن مرتضی سنجری

متن تعارف متن حوّا متن سیب متن نگاهت

نمی تواند فراموشت کند، سیب...
با دندانی..
که از داغ تو،
بر سینه دارد ......

متن سجاد گودرزی

متن سیب متن داغ

بر منکرش لعنت برادر!
تاثیرتان بسیار بوده ست:

اندازه ی سیبی که گندیده
درون جعبه ای "سیب"...

متن سیاوش فریدزاده

متن لعنت متن تاثیر متن سیب

آه که فریدون و فرهاد و فروغ چه اسم های مناسبی برای صدا زدن کوچه هاست، و نام تو که یک «کوچه باغ» است، بماند برای خودم، که محال است نشانی اش را پشت نامه ای بنویسم.
و چقدر جای کوچه ی سیب وانار و گندم در شهر خالیست. و چقدر شهردارهای تمام شهرها با شعر غریبه اند و جای اسم های آرام، اسامی عصبانی و جدی را می پسندند.
چقدر عبور از «بلوار باد» و «تقاطع بامداد» و «حدفاصل سپیدگاه»، خون را رقیق می کند. آه که چقدر این خستگی های بی خرج و خوش خوشان، با تو خوش ...

متن جلال حاجی زاده

متن عاشق متن عشق متن مادر متن رنج متن طغیان متن سیب متن انار

مزه ی سیب بهشتی را نمی دانم
اما
هر جا که تو باشی و بگویی سیب،
یک بغل طعم بهشتی
از لبانت می چینم......

متن مستانه

متن سیب متن بهشت متن لبانت متن عاشقانه

رستم و افراسیابم که ز پا افتاده ام
مثل فرخزادم اما بی صدا افتاده ام

یا چو قبر شاعر شهنامه ی اسطوره ای
کنج شهرستان مشهد بی بها افتاده ام

در میان کوچ یک دسته پرستوی غریب
اتفاقی ناگوارم، بی هوا افتاده ام

گیجم از این همهمه بین سیاستها و دین
مثل دودم که معلق در فضا افتاده ام

بی دلیل و با دلیلش بگذریم، افتاده ام
فصل سرما از دهان با حرف \ها\ افتاده ام

(یک زمان پیشامدی بودم که امکان داشتم)
این زمان کنج اتاقی در کما افتاده ام

سیب ...

متن مهدی صحبتی متن غرامت متن سیب متن عشق متن اشک متن گیج

ارسال شده توسط
Mahdisohbati

دنیا قاب کوچکی نیست
که من و تو در آن
جا نشویم
ابرها دارند از من و تو
عکس می گیرند
فاصله از اهمیت این تصویر نمی کاهد

زود باش
هر کجا هستی لبخند بزن
یا شبیه من از ته دلت
بگو سیب!...

متن رسول ادهمی

متن سیب متن من و تو متن ابرها دارند از من و تو عکس متن فاصله متن لبخند

پشت دروازه های شهر دلم ،اتفاقی عجیب افتاده

تو به رقص آمدی و می بینم ،در دلم شوق سیب افتاده...

متن عاشقانه

متن مهدی عباسی برگ متن شوق متن سیب متن رقص

نمی خواهم بهشتی را که چشم تیره ی انسان

برای چیدن سیبی نمی بیند حقیقت را...

متن شبنم نادری

متن بهشت متن حقیقت متن سیب

با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم

می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم

زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم

آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی ست
در به در در پی گم کردن مقصد رفتیم

مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم
...

متن فاضل نظرى متن یقین متن مردد متن زندگی متن سیب متن سرگردانی متن مقصد