سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود...
خاطراتنه مجال گریز مى دهندنه رخصت خلوتىخاطرات روح تو را مى درنددر رخوت سرد روزهایتچنان بارانى ات مى کنندکه برگ ریزان سهم تو مى شود....