دوشنبه , ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
بعضیا کینه ای نیستن. فقط حافظه شون زیادی خوبه....
من همانم که تمامم شده وقفِ دل تو...
و زیباتر از آن نیستکه پس از تاریکی های بسیاردوباره نور بر تو بتابد...
مرا چه حاجت اسپند و آیت الکرسی؟فقط همین که تو باشی بلا ز من دور است...
گرچه در چشم خلایق خسته و کم طاقتیمخلوتی داریم و حالی خوش که با آن راحتیم...
چنان روح مرا تسخیر خود کردی که میدانمتو از من کم شوی چیزی ز من برجا نمی ماند...
هیچوقت فکرت رو اِشغال یه ادم آشغال نکن!...
زمان بهت نشون میده که کی لایق قلبته ...!...
صُبحم تو وظهرم تو وشب تا به سحر تو!...
من برای سیاره ای دیگر ساخته شده بودم، مقصدم را اشتباهی آمدم....
دلتنگی یعنی چی؟،یعنی میخوای بمیری ولی خب نمیمیری...
حواستو بده به ماهت، چراغ های شهر ارزش ندارن (:...
اَندر مرضِ عشق بجز عشق، دوا نیست...
اگر در کاروان کوی معشوق شدی همراه ما را هم دعا کن...
- زیرِ شمشیر ‹ حوادث › پا بر جاییم ما!🌱...
آتیشی روبه قلب من کشوندی خاکسترش کردی رفتی نموندی...
توتک تک لحظه های من هستی نمیتونم باورکنم که رفتی...
او یک فرشته بود که در دنیای عشق زندگی می کرد....
به یادِ رفتگان و دوستداران موافق گَرد با اَبرِ بهاران...
دست های تو خانه ی من استوقتی مُردممرا در دست هایت دفن کنشاعر:پوریا پلیکان...
مگر بهار را دزدیده اندکه هرچه می رویم به لبخند نمی رسیم ؟...
غمگینم؛ مثل پرنده ای آزاد ولی دلتنگِ قفس......
قسم به باران که من هم برای تو باریدم در روزهایی که ابری در آسمان نبود....
حالم بده کجایی توقاتل این تنهایی شو...
روزی که تو را نبینم آن روز مباد...
کسی برایِ ابد با کسی نمی ماندزمانه است رفیقا! زمانه را بپذیر...
اگر بتوانید در شرایطِ منفی،مثبت بمانید،بُردید....
به جایِ هدف گذاری، آرزو انتخاب کنیه آرزویی که بتونه بستر مناسبی برای تمامِ هدف ها باشه...
حرف های توگل کردلب هایم شکفتمرضیه رشیدپور_کیمیا...
قدمم مسافت را در کوچه ها لگدمال می کند جهنمِ درونم را اما چاره چیست؟...
خیال می کنی از پا درمی آیم؟چه باک!ببینآراممآرام تر از نبض یک مرده!...
خوابم نمیبره اما خواب زیاد میبینم .....
تمام درد ها و رنجها 12:00به بعد سراغم میان...
زیبا بود حرف هایشان . پای عمل ندیدیم کسی را...
مکان هاهیچ ارزشی ندارندوقتی که از وجود کسانی که دوستشان داریم خالی اند...
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید دیگر چگونه عشق تو را آرزو کنم...
با آنکه رفته ای و مرا برده ای ز یادمی خواهمت هنوز و به جان دوست دارمت...
یاد بگیر چه چیزهایی را باید جدی بگیریو به بقیه اش بخند....
ای کاش بدانی که من تو را چقدر دوست دارم ❤...
این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگیدیوار با هر طرح و نقشی ، باز دیوار است...
سال من با تو سرآغاز بهاران من است...
در سکوت شب میتوان ب ارامش رسید.....
عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرودهر که بر چهره از این داغ نشانی دارد...
سال نو آمد به یمنِ جشنِ نوروز و بهارسبز بادت حال و پرِ لبخند و نیکو روزگار...
تو شاید، من ولی از یاد تو غفلت نمی کردم برای دوستی با غیر تو رغبت نمی کردم...
سینه ام پر درد است و زبانم عاجز......
جشن گرفته اند..نکند او بترسد..از صدای شب....
چون چهرهٔ صبح، شادمان باش تا چند ملول مینشینی...
سوخته لاله زارِ من رفته گل از کنارِ منبی تو نه رنگم و نه بو ای قَدَمَت بهارِ من...
تو ستاره ام باشقول می دهم یک عمرآسمانِ شب هایت باشم......