یکشنبه , ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
در دل رویای من دنیای شادی بود وبس وقت بیداری دریغا کوه غم ها با من است نسرین حسینی...
شب های بعد از رفتنت دیگر تماشایی نبود انگار بعد از تو،دلم دیگر برای من نبود...
شبان آهسته می گریم که شاید کم شود دردم تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید...
دلخسته کاج پُرکلاغِ باغم و هیچبر شاخه های من به غیراز بار غم نیسترضاحدادیان...
دلتنگ تو ام ای که به وصلت نرسیدمای کاش خودت را سر قبرم برسانی...
جانم به ماتمت رود از تن به در ولی داغ توام نمیرود از دل به در پدر...
در این شب ها چه خاموشم ،به یاد تو هم آغوشمبه من گفتی وفا دارم ، چه شد کردی فراموشم؟...
چون اناری که رسیده ست پراز اشکم وخون دارم آرام در اندوه خودم میترکم.......
حاصل من از دنیا غصه و پریشانیست خنده گر بر لب بینی گریه های پنهانیست...
بوی بهار هم سرحالم نمی کند چیزی زغم تنهایم کم نمی کند زهرا نمازخواجو...
باز شب بی تو شدم غرقه ی غم وای دلممانده ام کنج اتاقی که سکوت است سکوتبادصبا...
به دنیا دل نبنده هرکه مردهکه دنیاسربه سرخزون ودرده...
دوباره شب شد و دلم هوایی تو شد ولیتو نیستی و من فقط اسیر درد و غم شدم سجاد یعقوب پور...