یوستین گاردر : میدانست که پس از او دیگر نخواهم توانست هیچ کس دیگری را دوست بدارم ، از این رو ترتیبی داد که دیگر راه بازگشتی وجود نداشته باشد و سدی بزرگ بین ما گذاشت... مرد داستان فروش
یوستین گاردر: می دانست که پس از او دیگر نخواهم توانست هیچکس دیگری را دوست بدارم. از این رو ترتیبی داد که دیگر راه بازگشتی وجود نداشته باشد و سدی بزرگ بین ما گذاشت.
رویاهای غیرممکن اسم خاصی دارد که به آن امید میگوییم !
بعضی وقتها برای ما انسانها از دست دادن چیزی که به آن علاقه داریم ، بدتر از هرگز نداشتن آن است !