متن آواز سامان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آواز سامان
حرف هایت،
مرا به زیر سایه ی ایوان خانه ی قدیمیمان می برد
همان خانه ای که پر از زنگار خاطرات است.
تو دیر کردی و وقتی آمدی
مرا در در آیینه ی شکسته ی اتاقت دیدی!.
میان برگ های دفتر کهنه ی شعرهایت!
و کلماتت را دسته گلی کردی...
من و تو
ساکن دو ستاره ی دور از هم هستیم
که هر لحظه چونان پروانه، دنبال هم می گردیم
در سرزمینی پر از ترس و فوبیا
در سرزمینی پر از زخم و خشونت
به دنبال جاهایی هستیم که هیچگاه به آنجا نمی رسیم.
شعر: آواز سامان
برگردان به فارسی:...
من از نگاه های تو پرستش را آموختم،
یاد گرفتم که از ترس اشک های تو
خویش را در میان چشم هایت پنهان کنم.
اکنون، تو بهانه ای برای من پیدا کن
تا باورهایم رنگ نبازند
منی که بی اختیار و ناخودآگاه
به تو پناه می آورم
منی که از...