اگر این خواب تکراری مرا از خویش دور انداخت اگر این بغض بیپایان صدایم را درونش باخت به دستانت پناه آور مرا از اشک بیرون کن به آغازم بیا از نو مرا در خویش مجنون کن مرا از شب جدایم کن به صبحی تازه دعوت کن به آغوش از تو...