متن اسما رحمانی

درست لحظه ای که زمین خورده ا ی و نای بلند شدن نداری
خدا در یک قدمی ات برایت چایی دم می کند تا خستگی هایت از تنت در بیاید.
اسما رحمانی (آیناجهانی)

تا که خواستیم یه دو ، روزی شادی نثار
زندگی کنیم.
روزگار گفت:
کات
اسما رحمانی(آیناجهانی)

عشق جانم؛
وجودت دور غم هایم قفس می کشد.
اینجا
هوا در هوایت نفس می کشد.
اسما رحمانی(آیناجهانی)

هیچ وقت ، به دیواری تکیه نکن که
وقتی پایه اش لرزید.
رو سر خودت آوار شود.
اسما رحمانی(آینا جهانی)

اسما رحمانی

درمیان کوه ها فریاد بزن بگو دوستت دارم.
بگذار کوه ها جمله آن را به خودت منعکس کنند.
آنانی که صدایت را می شنوند
هیچ...
به اندازه ی کوه هایی که صدایت را
نمی شنوند دوستت دارم.
اسما رحمانی(آیناجهانی)

عنوان: دانه های برف
چقدر دانه های برف را دوست دارم!
برایشان فرقی ندارد کوه باشد یا جنگل،همه را به یک رنگ سفید می کند.
یک رنگی شان را دوست دارم.
می توانی رد پایت را با خیال راحت همه جا، جا بگذاری.
پاییز نیست که بگویی خش خشِ، برگ...

عنوان:کرونا
کرونا که برود ، می نشینیم کنار هم دست در دست هم رو در رو حرف می زنیم.
شعار در خانه بمانیم را به شعار کنار هم می مانیم تغییر می هیم و در شعورمان به انجام می رسانیم.
کرونا که برود تمام دلتنگی ها ی این مدت را...

عنوان:تفتیش غم ها
گاهی باید زندگی را تفتیش کرد .
غم ها، بی قراری ها، و آشوب هایش را پیدا کرد.
گذاشت در یک بقچه و آن را گره ا ی کور زد، انداخت در جایی بی عبور تا مبادا نصیب کس دیگری شود.
اسما رحمانی(آیناجهانی)