مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
پاییز دلتنگ ترین دختر سال است که بغضش زیر پای آدمهای تنها می شکند...
لباسی کهنه سهم ماست هر سال ؟؟ که عید از آن مانکن هاست،هر سال !