متن اشعار سید اسلام فاطمی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشعار سید اسلام فاطمی
دنیا خود هیچ ست
و جهانش حبس جان های شماست!
من از شهر ارواح
شنیدم
کله ها با خاک گفتند
باد خزانِ نکبت ایام، ناگهان
بر باغ و بوستان شما هم بگذرد!
تو می دانی زین کاروانسرا
بسی کاروان گذشت
اگر نهصدو پنجاهِ نوح را هم اینجا بمانی
در آخر...
ساعت گیجِ زمان
در شب و روزِ
این عمر گران
لَحِظاتم پر شده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده وار !
من بخندم یا بگریم
لا جرم چون سؤالی بی جواب
بر لبِ سرد زمان ماسیده ست!
گرچه
فرصت از کف می رود
قصه می گردد تمام!
لحظه باید...
تو وَجْهُ اللّهی ، ولی اللّهی،
الحق، لسانُ اللهی علی
تو هیبت اللهی، کلیم اللّهی،
الحق، احسانُ اللهی علی
تو عِلْمُ اللّهی ،لسان اللّهی،
الواعی ،قلبُ اللّهی علی
تو عَینُ اللّهی ،تو یَدُ اللّهی
الناطق، تو جَنْبُ اللّهی علی
عَضُدُاللّهی ،تو روح اللّهی،
غیرتُ اللّهی علی
تو سِرُّاللهی،تو نوراللهی،
قدرتُ...
په مَه دلت بَرد وابی
مه عشقتَم سرد وابی
انگار تیای کافر کُشت
راضی و نامرد وابی
احوالمه نیپُرسی
انگار کجه او کُرسی
آه ایکشه ای نفسُم
تا باز بیام وت برسُم
نونُم چته دووارَه
بُنگ ایزنی که بیکسُم
موسم غم رسیده
محشری هم رسیده
روز تنهاییِ عشق
هر لحظه دَم رسیده
باز طاقتی ندارم
دلْ راحتی ندارم
امان از سایه مبهم
از لاله های در هم
اگر چه هست دل من
پر از دردا و ماتم
دنیا وفا نداره
بی عشق صفا نداره
تنها شدم ز باغم
که...
معجزه کن صبر مرا
ای ناخدای بی صدا
عاشق بارانم و بس
ببار تو این ابر مرا
واژگانی که زمان و گاه مرا
وارونه جلوه می دهند،
با شبا دست دارند!
نمی دانم شب سرد ست
یا اشتیاقی که دل لمس کرده؟
و اینگونه چشم می بارد و
دل می لرزد..!