مثل بهاری مست من دیوانه را دیوانه تر کن مثل گیسویت رها کن پشت سر در خوشه ای از خرمن مویت چه میشد بامدادی همدل و همراه هم باشیم تو جان از من بگیری من سری در شیب بازویت شبی در آسمان من بریزی نقره از ماهت برقصم لحظه ای...