پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در خاطرم نیستچه کسی با برگ های پاییزیآوازهای زرد رابا صدای گرفته ی پاییزبه دشت ها بُرد وبر لبانِ مه گرفته ی ماطعمِ رنگ های پخته ی خزانی ریختپاییز با دستانِ طلاییاندامِ طلایی، اندوهِ طلاییبا زین و مَرکبِ طلاییقوس های شوق آفرینِ رنگین کمان رابه ما هدیه می کند، هر روز ......