- عاجز بودن و دلتنگی فقط اونجایی ک بسطامی میگه : ‹ کجا بَریم دلی را ک کرده ای تو چنینش؟! ›
زمین دهان باز کرده و چاک چاک میخندد نخلها میرقصند بسطامی میخواند چیزی نمانده این خانه هم بزند زیر آوار