رویایت را در بادکنک ها فوت کن بگذار آسمانم رنگ بگیرد.
چمدانی که از سفر آوردم کشتی غمگینی بود که تنها می خواست کنار تو آرام بگیرد.
تنها شده ام مثل رد پای گربه ای حامله در برف مثل پیرهنی که زنی زیبا هنگام مرگ به تن دارد