پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
🥀گاهیدستی به شانه ام بکشاز یاد نبرم همخانه ایمنمى خواهم فکر کنمدیده نمى شومدوست دارموقتی سر بر می گردانمببینم تو اینجایىایستاده اىکنار دلم و ترسمنترسم از سکوت خودماز تنهاییاز شببا من حرف بزنبفهمم هستمسکوت تومرا سنگ مى کند........امیر برغشی...
عطر اشکمعطرِتنهایی انسان است....