پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در دل جاده ی پاییزی، زیر سایه ی بارانلبخندها و آغوش های گرم، پناهی از طوفانجهان در گرداب غم، اما دلی که شاد استرنگ های پاییز بر قلب ها نقش می بندندعشق، چون درختی ریشه دار در خاک زندگیغم ها می رقصند زیر باران سرد،اما عشق، شمعی است که در شب می درخشدشکی نیست، اینجا کنار همدل هایمان به لطیف ترین شکل ممکنترانه ای از عشق و امید می خوانندو بوی باران، نمادی از پیوند مادست در دست، با میوه های حقیقتاین جاده ی پاییزی ما را به هم می ر...