دلدار ،دلی خواست و دل برد و دلم رفت دل دادم و دل بستم و دل کند چه راحت
چال گونه، خال لب، ابرو کمان، گیسو کمند نیمه عریان پیرهن، کوتاه دامن ،وای من
هر چه ما حساس و دل نازک ، زمانه نیشتر تاول پا بودن ما، خار می خواهد فقط
بعد از او حوصله ای نیست که عاشق بشوم
صحن مسجد دم مغرب، دل ما را بردی مومنه با دلِ غصبی ؟چه نمازی! احسنت..
بوسه هایم را سپردم بر نسیم صبح گاه تا که بیرون می زنی از خانه تقدیمت کند
زده ام قید خودم را و تو را میخواهم