شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
رفته رفته می رود رخسارِ من از یادِ تومحو می گردد دلِ تب دارِ من از یاد تورفته رفته خنده هایم تلخ و پنهان می شودسرزمینِ قلبِ من بی تو ویران می شودرفته رفته غم درونِ چهره ام پَر می کشدجامِ زهرِ مردنم را چون عسل سر می کشد....