متن داستان زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات داستان زندگی
یادم هست،
صبحها
که آفتاب هنوز از طلوع
فرار میکرد،
تو،
با قلبت، بیصدا
میآمدی آرام،
و خوابم را
با صدای پنهانِ کارتون پلنگ صورتی
از روی شانهام پایین میکشیدی
خانه
لبخند تو را نفس میکشید.
دور از چشمِ مامان
درختی از نقشه میکاشتیم
برای اسکیتها،
دوچرخهای قرمز
که باد،...
عطیه چک نژادیان
با هزاران داستان از زندگانی،
باز فقط می توان گوشه ای از زندگانی انسان ها را به تصویر کشید و بیان کرد.
رحمان شاهسواری کینگ نویسنده
متن رحمان شاهسواری کینگ نویسنده
متن جملات طلایی از نویسندگان جهان
متن داستان زندگی
متن جملات خاص از رحمان شاهسواری کینگ
متن جملات کوتاه از نویسندگان ایرانی
در حال بارگذاری...