دریچه چشمانت را بگشای بگذار نگاهت زیبا کند ، این شهر آشوب زده را . بگذار نفسهایت آشفته کند ، سکوت دلهای بیقرار را ، در هنگامه همنوازی ظلمت و درد . نفسهایت را بگذار و بگذر، در امتداد خیابانهای پنهان شده این شهرِ غریب. شاید در پسِ کوچه ای...