مثل آسمونِ ابری ای که دلتنگِ خورشیده، مثل ابری که دلتنگِ بارونه، مثل باغچه ای که دلتنگِ گلاشه، مثل درختی که زمستون ریشه دوونده تو وجودش و الان، دلش برگای سبزش رو میخواد، مثل پرنده ای که بال هاش زخمی ان و دلتنگِ پروازه، مثل خونه ی متروکه ای که...
قرنطینه ام و دلتنگ تو...