تونی: یه روز داشتم یه فیلم ازین یارو برد پیت میدیدم. سِون! فیلم خوبیه قبلا ندیده بودم؛ اما نصف فیلم رو که دیدم فکر کردم مزخرفه! به من چه این یارو قاتله چه خَریه ...! اصلا دردی از زندگی من دوا میکنه؟ این شد که خاموشش کردم. روانشناس: خوش بحالت,بجاش...
نادر (فرهاد اصلانی) خطاب به همسرش (هنگامه قاضیانی): اینو بدون که... مردم از تو چیزی رو نمیشنون که میگی ... اون چیزی رو میشنون که میخوان...
ﺍﺻﻮﻝ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻗﻄﺐ ﻧﻤﺎ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ اگر ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ سری ﺍﺻﻮﻝ ﭘﺎﯾﺒﻨﺪ ﺑﺎﺷﯿﺪ هرگز ﺭﺍﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﮔﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﺪ. مادر ترزا
بعد از ۵۰ سالگی، اگه صبح بیدار شدی، دیدی هیچ جات درد نمی کنه، شک نکن مُردی...!
هوگو کاپری : درست بعد از مرگ پدرم من خیلی این بالا میومدم تصور میکردم که کل دنیا یه ماشین بزرگه؛ میدونی، ماشینها هیچوقت قطعه اضافی ندارن . اونها همیشه دقیقا شامل قطعاتی میشن که لازمش دارن پس فکر کردم اگه همه ی دنیا یه ماشین بزرگ باشه؛ من نمیتونم...
- میدونی چطور میشه فهمید واقعن کی داری پیر میشی؟ -چطوری؟ - هیچ کس دیگه کلمه ی مرگ رو دور و برتو بکار نمیبره
ما انسان ها بیشتر به داشتن اهمیت می دهیم، تا به بودن...
ما بی نقص نیستیم هیچ کدوممون ما اشتباه میکنیم ما خراب میکنیم اما بعدش میبخشیم و به جلو پیش میریم
حالا می فهمم که مُردن آسونه. زندگی کردنه که سخته...
بذار یه کم بهت اطلاعات بدم. می دونی اگه یه کاری کنم که اون بولدوزر صاف از روی تو رد بشه چقدر آسیب می بینه؟ چقدر؟ هیچی!
تو دیونه ای یا نابغه؟ جک: این دوتا معمولا متقارنن بدون هیچ مرزی
فکر کردن راجع به اینکه من چی می خوام، اون چی می خواد، یا پدر و مادرت چی می خوان رو تمومش کن. خودت چی می خوای؟
وقتی برای اولین بار آدم ها رو میبینی ; دنبال تفاوت هایی که بینتون هست میگردین اما یکم که گذشت ، دنبال تشابهات میگردین فکر کنم به همین دلیله که رفاقت ها بوجود میاد !
هیچ وقت نمی تونی کسی رو جایگزین شخص دیگه ای بکنی. چون همه ی آدم ها از جزئیات زیبا و بخصوص خودشون ساخته شدند...
تجربه نشون داده تو هر طور باشی، مردم طور دیگه ای فکر میکنند!
مامانم میگفت زندگی مثل یک جعبه شکلاته هیچ وقت نمیدونی قراره چی ازش نصیبت بشه
سعید: یه کلید طلایی تو زندگی وجود داره که تاحالا منو از سکته نجات داده! آوا: چی؟! سعید: هروقت یه چیزی اذیتت میکنه از ته دل بگو به درک!
فارست: نمی دونم حق با مامان بود یا ستوان دن. من نمی دونم که هر کدوم ما سرنوشتی داریم یا بطور تصادفی روی یک نسیم شناوریم. ولی به نظر من هر دوتا درستن. شاید هر دو تا همزمان دارن اتفاق می افتن.
باب اسفنجی: من زشتم و به هیچ دردی نمیخورم، پاتریک: چرا به درد میخوری باعث میشی بقیه نسبت به خودشون حس بهتری داشته باشن.
(خسرو شکیبایی) : تو میخوای من اونی باشم که واقعا تو میخوای من باشم ؟ اگه من اونی باشم که تو میخوای ، پس دیگه من ، من نیست . یعنی من خودم نیستم .
هنرمندان برای بیان حقیقت دروغ میگویند٬ولی سیاست مداران برای پنهان کردن حقیقت...
من در تن مادرم زندگی میکردم و اکنون او در اندیشهی من زندگی میکند. من باید بمانم تا او بتواند زندگی کند. تا روزی که نوبت من نیز فرارسد به نیروی تمام و با جانسختی میمانم. امانت او به من سپرده شده است. دیگر بر زمین نیستم، خود زمینم و...
وقتی یه کارو زیاد انجام بدی، توش استاد میشی روزی صدتا دروغ میگی انگار که داری راستشو میگی !
جوکر:من واقعا شبیه کسی ام که نقشه ای داره ؟ میدونی من چی ام ؟ من مثل سگی ام که دنبال ماشینا میدوه. نمیدونم اگه یکی از اونا رو گیر بیارم میخوام باهاش چیکار کنم!