متن پند
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پند
(تزویر)
تزویر ، صورتی ست که آن را وقار نیست
داغی ست بر جبین که بر آن اعتبار نیست
اغفال برگ و بار درختان ، مشو به دهر
آفت اگر به ریشه زند ، غیر خار نیست
سید محمدرضا شمس (ساقی)
(اجل)
مپنداری اجل ، تنها بَرد یک لا قبایان را
که با خود می بَرد گاهی فزونتر کدخدایان را
مشو دلخوش به مال و جاه این دنیای وانفسا
که آخر می سپاری بر جهان هم این و هم آن را
سید محمدرضا شمس (ساقی)
ای که به دل داری امیدِ وصال
برخیز زجایَت تا نگردد آن محال
نگردد رنگِ رخسارت همچون برگ زرد
خون ببارد از دو چشمت اشک سرد
تو اول برادری تو ثابت کن
بعد حرف از ارث میراث بزن:-)
ای که مشتاق منزلی، مشتاب
پند من کار بند و صبر آموز
اسب تازی دو تگ رود به شتاب
و اشتر آهسته میرود شب و روز
زورمندی مکن ای خواجه به زر
کآخر کار زبون خواهی رفت
فربهت کرد بسی نعمت و ناز
زان بیندیش که چون خواهی رفت
با چنین جثه ندانم که چه سان
به در مرگ برون خواهی رفت؟