وجودت به کارناوالی از آتش میماند دستانت کوره ایست به مانند کوره آجرپزی و چشمانت تنور داغ نانوایی ولبهایت بلایی می آورد به مانند رقص شعله های آتش و این منم که درهجوم محصوربودنم رقص خاموشی آتش را اجرا میکنم