هیچ چیز بدتر از این نیست که با دل تنگ سفر کرد.
یه شبایی هم عین شب یلداست از همیشه طولانی تره سردتره سنگین تره ولی خب جشنش میگیرم یه سایه میدوئه دنبال من تنها و وحشی رو زمینم بی هوا نوشتن اسممونو تووی بد ها وسط زخمی ترا و افعی ترا بدون تو یه مروارید مشکی بی صدف من ته مردابم...