شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
در من گرگی است زخمیو خسته از نبرد های پی در پی برای زندگیدر گوشه ی غاری نشستهو زخمهایش را می لیسد!وای از روز انتقام...همه را غار نشین خواهم کرد!...
در من گرگی خسته و وحشی است / خسته از تمام دنیا...خسته از بازی های سرنوشت...وای از روز انتقام...