سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیالوگ :- تو همه چیزو ازم گرفتی کلاوس!+ گذشته ها گذشته! باور کن خشم کهنه میشه.- میدونی چیه که هیچوقت کهنه نمیشه؟انتقام!...
بهترین انتقام،شبیه نبودن به فرد آسیب زننده است....
آره انتقام شیرینهاما بی تفاوتی یه حس پر از قدرته....
انتقام چیز خوبی نیستانتقام مثل سیاست است.یک چیز،همیشه به یک چیز دیگرمنجر می شود!تا اینکه بد،بدتر می شودو بدتر،بدترین......
فکر کردی زدی و رفتی...فقط ببین کجا گیرت میارم...
سرشت طبیعت،تکامل رشد انسانآفریدگار نظم بی شمار،دید دو هستی،نور بیکران فقط او داند آخر زمان،اول خلقت بر زمین داد جان،از دریا بخشید،سخاوت چون کوه،چشمه ها یی جوشان را در دل آن،جویباران سرازیر در میانه درختان، سبزه زاران،گل رویید عطر آنان،قوت خاک بیشتر شد رشد پیچیده تر شد،از اقیانوس درخشان،نطفه ای را بر خاک بخشید،خاک همچو او را بر تکامل در چرخ ندید،با او جوشید،نور خورشید در شهادت،دید رشدی شد انسان،صاحب خاک اختیار داد بر تکام...
بهترین انتقام از چهره ی عبوس دیگران لبخند است .حجت اله حبیبی...
خاک می کنندعشق راپای انتقامچشمان پر خونت-بادصبا...
اهمیت ندادن بهتر از انتقامه ...✌...
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﺪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ!ﺑﻪ ﻫﯿﭽ ﮑﺲ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺭﻧﺞ ﺷﻤﺎ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﺩ؛ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ.در گرفتاری باید اندیشه را به جنب و جوش درآورد، نه اعصاب را!خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد، بلکه خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد. باید حوصله داشته باشیم و تحمل کنیم تا موفق شویم.- اپرا وینفری ...
روح انگیز شریفیان :طناب انتقام و نفرت بی سر و ته است. باید جایی پاره اش کرد....
تقی آزاد ارمکی :بد نیست کمی هم ما و هم دیگران. بخشش را به جای انتقام و زندگی را به جای خشونت اصل قرار دهیم....
ارنستو چگوارا:شاد بودن تنها انتقامیاست که انسان میتوانداز زندگی بگیرد....
ناراحت بشم ناراحت میکنم🤍(:...
بارور ساخته است آفتاب راشکستهای تکراری...هورای زمینرو به سمت خاموشی ستبوی کافور...می شکند مراچگونه باید گرفت انتقام راکه خاک مملو ازمشوش کینه هاستکه خاک، پر ازگورِ آرزوی شخصی تنهاسترعنا ابراهیمی فرد...
خشم درون همهٔ ما وجود دارد، و اگر یاد نگیریم چگونه این خشم را تخلیه کنیم با زندگی مان هزینه اش را پرداخت می کنیم؛ با تنفر، خشونت، انتقام و تخریب.- برنی براون- شجاعت در برهوت...
فراموش کردن، یگانه شکل بخشودن است، هم تنها راه انتقام گیری است و هم تنها راه کیفر دادن. اگر طرف مقابل ببیند که هنوز فکرش از سرت بیرون نرفته، یک جور تو را بردهٔ زر خرید خودش می داند، ولی اگر فراموشش کنی، دیگر این طور نخواهد بود. به نظرم بخشش و انتقام جوهری یکسان دارند و آن چیزی نیست جز فراموشی. ولی بیداد را نمی توان به آسانی فراموش کرد.- واپسین گفت وگو- خورخه لوئیس بورخس...
انتقام نگیریدنیازی به انتقام گرفتن نیستوقتی خدا هم وکیل است هم دادستان و هم قاضیانتقام نگیریدکسانی که روح و غرورتان را مچاله کرده اند روزی جایی با اعتراف زننده از زندگی و عشق های کرونایی بی حاصلشان مهر تایید به سکوت نجیبانه و رنجهای شما خواهند زد و به اعتبارشان صدمه جدی خواهند زد و اگر خدا مدد کند تو نظاره گر این لحظه خواهی بودآنجاست که باید سرت را بالا بگیری و بگویی مرسی خدای قاضینسرین بهجتی...
وقتی افرادی غیر انسانی رفتار می کنند، ما نباید احساس آن ها را داشته باشیم؛ اگر در خود خشم و نفرت یافتیم و به فکر انتقام افتادیم، یکی از بهترین شکل های انتقام این است که مانند آن ها نشویم ......
Revenge isn’t in my plans.You will fuck yourself on your own.انتقام توی برنامه های من نیست.تو خودت خودتو به گند میکشی...
دوستش داری... اما او نمی خواهد دوستت داشته باشدچون... دوست داشتن را بلد نیستعاشقش هستیاما او نمی خواهد عاشقت باشدچون عشق را بلد نیستاز خاطره ها حرف می زنیاما او سکوت می کندچون خاطره ها را فراموش کرده استیک تخت بیمارستان برایش رزرو کنیدقلب او حس انتقام را به خودش گرفته استرعناابراهیمی فرد (رعناابرا)...
در پشت ابرها ...یک چهره ی غمگین ، پنهان استدر پشت ابرها ...حرف های مشکوک ، به دنبال بهانه اندو حرف های تطهیر نگرانندکرکس های چندش آور آزادانه در آسمان پرواز می کنندپاکی چه غریب استپاکی با تمام وسعتش ...در میان حرف های مشکوک ، غریب استچه سخت است مقابله با مهملاتچه سخت است ... آرام ماندن در پشت ابرهای ضخیمو بستن دریچه ی مخترع حرف های کذبدر پشت ابرها ...قصه ی ساده ی بودن در خواب انددرخشش ستاره های کوچک مهربانیدرخشش ...
بارور ساخته است آفتاب راشکست های تکراری ...هورای زمین رو به سمت خاموشی ستبوی کافور می شکند مراچگونه باید گرفت انتقام راکه خاک مملو از مشوش کینه هاستکه خاک پر از گور آرزوی شخصی تنهاسترعناابراهیمی فرد (رعناابرا)...
به هیچ چیز زیاد توجه نکن عزیزِ مندست هایت را بگذار داخلِ جیبت راه بروو خیابان به خیابان برای خودت بیخیال سوت بزن!دیگر بس است،آنقدر غصه خوردیم که تویِ قلبمانهیچ جایی برای آرزوهایمان نمانده!بگذار تا می توانند پشتِ سرمان حرف بزنندما مسئولِ حسادتِ دیگران نیستیمیک گوش در و یک گوش دروازه رفیق!لحظه هایی که می توانیم به بهترین شکل از آناستفاده کنیم خیلی راحت جلویِ چشم هایماندارند می سوزند و از بین می روندآخرش هم چیزی برایمان باقی نم...
عطر یک مایع خطرناک است. توى شیشه هاى فانتزى خوش رنگ فقط یک کار میکند، گولت میزند.عطر ها حتى از سیانور و مرگ موش و آب و آهک خطرناک ترند. کافیست یک بار توى یک خاطره مشترک آنرا به گردنت پاشیده باشى. و روز دیگرى جایى که اصلا توان یادآورى خاطراتت را ندارى دوباره چند قطره اش زیر بینى ات بپیچد ، تو را درست پرتاب میکند وسط آن خاطره مشترک لعنتى. من تازگى ها وقتى کسى را توى عطر فروشى میبینم که در به در دنبال عطر با ماندگارى بالاتر است باورم نمیشود. میدانى،...
یه بخشش ساده رو با انتقام کش نده میمیرم بدون تو عاشقت دق نده چه انتقامی بدتر از ندیدن تو یار برای عاشقی که به عشق توه دچار...
اسم تورا به مادرم گفتم گفت/در خواب همیشه می بری نامش راگفت در بیداری خوابش را می بینی پسرم/لحظه به لحظه میبافی گیسوانش راگفتم مادرم دیوانه شدم معلوم نیست؟/بگفتا نداری چاره ای،منم خواندم پیغامش رادیوانه ها! دیوانه کردی کافرم کردی اخر/دلم گم کرد همه دین و اسلامش رادل من هرلحظه وصل است به دلت/یار من!ساده کنم،تازه پیدا کرد امامش رامادرم شاهد پرپر شدنم بود تو ندیدی/در دلم تو بودی و بس،دلم گم کرد آرامَش راگفتی روزی دوستت دارم ای یار من../لب...
باز هوای ابری تو تیره کرده آسمان خیالم را.چه لذتی داشت آبتنی در چشمان غزل گوی تو.شاید تو دلیل سردرد های ناهنگام من بودی،شاید هم من ساده دلی بودم که بی قایق دل به دریا زدم.گاهی دوست داشتن ها بهایی به قیمت جان دارد و گاه تبعید زجر آور دارد.فصل ها چه بی رحمانه تاختند و به یغما بردند تار و پود عاشقی را.چه زود دیر شد و سرنوشت انتقامش را گرفت.دلخورم از تو از من و هرچه حسار من وتوست که خشت به خشتش از بی اعتمادی بنا شد .با اینکه قطار آغوش سالهاست که مسا...
منتظر بودم بیایی سوی دامم ای عزیزتا بگردی در بغل آهوی رامم ای عزیزﺭﻭبروی دیدگانم جوخه ی آتش بپاستبوی غم دارد فضای صبح وشامم ای عزیزخاک دنیا را قیامت جمله بر سر می کنمگر نگیری از رقیبان انتقامم ای عزیزﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﻏﺰﻝ نام مرا هرگز نبرشاه بیت شعرهایم را چه نامم ای عزیزتازه فهمیدم که از مهر تو عاشق گشته امبی توچون مصراع شعری ناتمامم ای عزیزپیش رویت ساغر پر باده را سر میکشمزهر اگر آغشته بنمائی به جامم ای عزیزخیره گ...
من و تو از خوبای عالم هم خوبتر هستیمدر مثال زدن ادما از حوریان بهشتی هم بهتر هستیمتشبه من برای خوبان تو هستیامان که هردو در چاله ای افتاده ایمچاله ای از فکر و خیال و انتقامانچه گذشته باید بگذرداینده در راه است گذشته بر نمیگرددانتقام سرت را گرم میکند چاله ات را گودتر میکندپسبرای خودت قدم بزن خوب منزیر این شهر قشنگبا سری خالی از فکرو چهره ای پر از خنده های واقعیمگراز این دنیا چه میماند برایماناین است دلیل بد بودنمان...
موهایش شب،چشم هایش همیشه بارانی،دست هایش سرد،لب هایش بدون حس،و نگاهش خیره به مکانی مبهم و بی انتها،او سالها منتظر کسی بود که رهایش کرده بود.منتظر اویی که برگردد و دوباره دوستش داشته باشد و در این انتظار از تمام آدمهایی که عاشقش میشدند انتقام میگرفت.انتقامِ ماندن در این برزخ تلخ را."انتقام"، سرش را گرم میکرد تا تحملِ "انتظار" آسان تر شود.رابطه با او شبیه ماندن در یک شبِ بارانیِ سردِ بی انتها بود....
نوید محمدزاده:«دیگو، تو بزرگ بودی، بزرگترین، سیستم و آدم های کوتوله، تحمل دیدن بزرگی تو را نداشتند. پروژه حذف و مرگ تدریجی تو وقتی شروع شد که دو گل قرن را به انگلیس زدی، یکی با دریبل همه، یکی با دست خدا، پشت آن گل ها، انتقام بود. نباید انگلیس را حذف می کردی. نباید از چه گوارا و فیدل حرف می زدی و عشق خود به آنها را روی تن خود تتو می کردی، سیاسیون تحمل دیدنش را نداشتند.نباید ناپولی را قهرمان کالچو و اروپا می کردی، آن تیم درب وداغان را، غول ه...
از این دنیا چه می ماند.... از این دنیا چه می ماند به جز وهم و خیالاتشبه جز راهی که نا پیداست در حجم محالاتشبهشت و وعده های آشنا و آرزوهایم هزار افسوس جاماندست در هر تار موهایماگر چه بال پرواز مرا دنیا تصاحب کردندارم باکی از دنیا و عقبای سراپادردنه نسلی مانده از تاریخ و نه وصلی به سوی اونه فالی مانده از تاریخ در جام و سبوی اوهمیشه چشمهایم محو زیبایی باران استو دستانم حریرِ چتر در عمق خیابان استبه پایان سیاهی ها ی دن...
ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼ هیﮐﺲ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ !ﭘﺲ ﺍﯾﻦﻗﺪﺭ ﺑﺮﻗﺼﯿﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺑﮕﯿﺮﺩ ، ﺍﯾﻦﻗﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺫﯾﺖ ﺷﻮﺩ ، ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ دوستشان ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﯿﺪ ، ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺮﮔﺰ نیاید ...ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎمی ست ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ !...
رﺳﯿﺪﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ،ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺮﻗﺼﯿﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺑﮕﯿﺮﺩ،ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺫﯾﺖ ﺷﻮﺩ،ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸاﻥ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﯿﺪ،ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﯿﺎید...ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﯿﺴﺖﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ.ارنستو ﭼﮕﻮﺍرا...
ما چون حال و حوصله نداریم انتقام بگیریماز دور به نظر می رسه ما بخشیدیم...
کولی! دل دیوانه را، سرمست جامش کن، برقص!هر چیز غیر از باده را،امشب حرامش کن، برقص!کولی!! منه افتاده از پا هم،، بهاری داشتمزخمی که از لطف خزان شد، التیامش کن، برقصحرمت شکستند از دلِ، این عاشق بی هم زبانامشب،تو دیگر مهربان شو،احترامش کن، برقصحتی نمی خواهم که تار مویی از او کم شودکولی ! دل ما را معاف از انتقامش کن، برقصبا یاد چشمان خدایش، جام بر جامم بکوبامشب سلامت را، فقط کولی بنامش گن، برقص...
گفتی به جایِ عشق سراغ از هوس بگیرپس هرچه را که عشق به من داده، پس بگیرمحتاجِ آب و دانه شدن حقِ من نبودای مرگ، انتقامِ مرا از قفس بگیربرگی درخت را به تمنا گرفته بودطوفان به برگ گفت مرا دادرس بگیرای عشق، تا هنوز نفس می کشم، بیااز چنگِ روزگار مرا بازپس بگیرما غرق می شویم در این موج ها، تو نیزچون من برایِ بوسه آخر نفس بگیر...
کاش به زنی که عاشق است می آموختند که چگونه انتقام بگیرد !غمگینم که عشقاینهمه مهربان است......
نبودنه با تو برای من انتقاممه...
خوشحالی تو بزرگترین انتقامیه که میتونی از اونایی که دوس دارن بکشنت پایین، بگیری...
بابام چندساله داره درس میخونه، دیروز پایان نامشو دفاع کرد اومد خونه گفت: ۱۸/۵ شدم گفتم: باباهای مردم ۲۰میشنو اینگونه انتقام سختی گرفتم...
کارما رو واسه ماهایی که زورمون نمیرسه طرف و پاره کنیم ساختن که مام الکی دلمونو خوش کنیم طبیعت انتقام مونو میگیره...
در انتقام و عشقزن وحشی تر از مرد است...
بدترین انتقامی که میتونی از یه نفر بگیری اینه که بش بفهمونی تورو برای همیشه از دست داده...
هیچ عشق و علاقه ای ارزش خودکشی نداره!ارزش انتقامم ندارهحتی ارزش فکر کردنم ندارهمیدونی ارزش چیو داره؟فقط یه تجربسیه تجربه بدست میاریهمین!...
اگر زن دیگری مرد شما را دزدید...هیچ انتقامی بهتر از آن نیستکه بگذارید نگهش دارد...مردان واقعی هیچگاه دزدیده نمی شوند......
گرفتم خط زدی از دفترت ای سفله نامم راچطور از یادِ مردم می بری- ابله- کلامم را! هنوز از هستی ات رنگی نمی دیدند و می دیدندکه بر اوراق هستی ثبت می کردم دوامم را هنوز از گُل گُلِ پیراهنِ خود ذوق می کردیکه عاری کردم از سودای پرچم پشت بامم را هنوز از گوشهٔ قنداقه بوی شیر می دادیکه من طی کرده بودم سالها ایام کامم را زدی، رفتی، برو با مایه ی بی مایگی خوش باشنمی گیرم پس از زخم از ضعیفان انتقامم را!...
آری تو باید شاد باشیشاد بودن بهترین انتقام از زندگی استبر آنچه گذشت آنچه شکستآنچه نشد غم نخور زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشدآری زندگی سخت است اما من از آن سخت ترامتو قهرمان زندگی کودکانت هستی...