سه شنبه , ۶ آذر ۱۴۰۳
کاش کسی حالمان را بپرسدو با اطمینانِ تمام بگوییم:«خوب نیستیم»!بگوییم سالهاست که حالِ خراب،مهمان دلمان شده وما هی داریم خودمان را به آن راه می زنیم...همه جا پر شده از من و امثال من، که از حالِ خوب؛فقط ادایش را درآورده اند......
یک روز بنشینید پای حرفِ دلتان ...بپرسید چه مرگش است !ازش بخواهید بهتان بگویدچه می خواهد از جانِ خودش؟!که اینطور با دوست داشتنِ آدمهای اشتباه خودش را به خاک و خون می کشد...آخر بدبخت، لت و پار است بسکه شکسته شده !بپرسید کافی ات نیست؟اصلا نمی دانی درس عبرت یعنی چه... نه؟میدانم زبان نفهم است ، اما بپرسید!نگذارید بیشتر از این با خودش و با شما بازی کند ......