چشم تو به دل فرصت نظّاره نبخشد...
دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد...
هیچ سیلاب به دریا نرساند ما را...
سیری ز دیدن تو ندارد نگاه من..
امتحان کن به دو صد زخم مرا بسم الله
نخل ما را ثمری نیست به جز گرد ملال...
چنگ را بگذار، قانون محبت ، ساز ده...
گرانی می کند بر خاطرش ، یادم
قامتی تشنه ی آغوش کشیدن داری...
عشق ما را ز دل و دین و خرد دور انداخت...
لذت خاصی است با هر بوسه لبهای او..
نماز عید واجب می کند بر خلق،دیدارت
هیچ آفریده ، چشم به راه کسی مباد...
از شش جهت عالم ما رو به تو آوردیم
. تویى به جاى همه هیچکس به جاى تو نیست! ️️️
تا تو را از دور دیدم رفت عقل و هوش من... ️️️
آرزو چند به هر سوی کشاند ما را...
شب هایِ هجر را چه دراز آفریده اند...
شکستِ شیشه ی من بی صداست همچو حباب
چشم را خیره کند پرتو زیبایی تو
بشکند دستی که دست مردم افتاده بست
چه پروا دارد از سنگ ملامت هر که مجنون شد؟
عاقبت زان لب گرفتم خونبهای خویش را
ندارد مزرع ما حاصلی غیر از تهیدستی...