لذت خاصی است با هر بوسه لبهای او..
نماز عید واجب می کند بر خلق،دیدارت
هیچ آفریده ، چشم به راه کسی مباد...
از شش جهت عالم ما رو به تو آوردیم
. تویى به جاى همه هیچکس به جاى تو نیست! ️️️
تا تو را از دور دیدم رفت عقل و هوش من... ️️️
آرزو چند به هر سوی کشاند ما را...
شب هایِ هجر را چه دراز آفریده اند...
شکستِ شیشه ی من بی صداست همچو حباب
چشم را خیره کند پرتو زیبایی تو
بشکند دستی که دست مردم افتاده بست
چه پروا دارد از سنگ ملامت هر که مجنون شد؟
عاقبت زان لب گرفتم خونبهای خویش را
ندارد مزرع ما حاصلی غیر از تهیدستی...
که می آید به سر وقت دل ما جز پریشانی...
چشم یعقوبم که روشن می کند بویی مَرا ...
بستگی ها را گشایش از در دلها طلب...
چند خود را زِ خیال تو به خواب اندازم؟
از شکست آرزو هر لحظه دل را ماتمی است..
آنقدر باش که خالی کنم از گریه دلی..
بهار آفرینش را نگاری نیست غیر از تو..
برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق...
توان در چشم موری کرد خرمن حاصل ما را...
کو همنفسی تا کند احیای دل ما؟