شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم در جنگل همیشه خزان مرگ می وزید برجان سردِ الکُلیِ دُلمه های تاکشَلّاق خورده با تَنه ی سَرد و فرفریانگورهای لِه شده ی مَستِ روی خاک کفّاره ی کراهتِ خرگوش پر زده در آسمانِ کودکیِ اقتصادِ دردپستانکِ نحیف پر از آب قند و هیس درجا زده کنارِ لبِ توله های زرد در انگ نایِ عمقِ درختان شابلوطپوسیده است آگهی کُلیه های زاغ اخبار گفته : هر سندی داشتی بیارماتم گرفته وامِ بدونِ ربایِ باغ پروانه...