شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
من عریانم عریانم عریانممثل سکوتهای میان کلام های محبت عریانمو زخم های من همه از عشق استاز عشق عشق عشقمن این جزیره سرگردان رااز انقلاب اقیانوسو انفجار کوه گذر داده امو تکه تکه شدن راز آن وجود متحدی بودکه از حقیرترین ذره هایش آفتاب به دنیا آمد...