سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
اُقیانوسچشم هایت بودکه تُنگ را ماهی می کردماهی شدم اماراهیِ لوله های نفت...«آرمان پرناک»...
آرام من، آرام باش، آرام تر از اقیانوستا دل به دریای تو زنم و به ساحل خوشبختی رسمحجت اله حبیبی...
انگشت به دهان مارهای افعیدر اقیانوس بی کرانعقرب های سیاه همراه غرب زدگی های کفتار ........
حال دلم بدون تو مثل کشتیه که وسط اقیانوس سوراخ میشه...
چقدر آرام می شوددر نگاهتدلم ، که بی تو ترین اقیانوس تنهایی ستکنارم که هستیآسمان در من پر می گیرد...جلال پراذرانسفیر اهدای عضو...
دریا را دیداقیانوس را همهیچ کدام اما ،شبیه خانه نبودماهی کوچک ...به تنگ خود بازگشت !...
ادامه چشمهای تو می شود دریا...می شود اقیانوس ...و من قایق بی پارویی که ...موج به موج غرق توام !...
اقیانوسم، نامم هرچه که باشد فرقی ندارد،هرچه در من بیاندازی باز همانماما نگاهت را که از من بر میداری دنیا به پایان می رسد!مثال لحظه ای می مانم که شهاب سنگ به آن برخورد کرده باشد...من آرامم تا آن لحظه که تو را در خود ببینم!پس نگاهم کن تا جهان در آرامش فرو رود!!!...
دلمتنگ شدهاین اقیانوسامشبسنگ کدام ماهی رابه سینه می زند......
چشمان تواقیانوس آرام دلم را متلاطم ڪرد !...
هرگز نمی توانی از اقیانوس عبور کنی مگر اینکه شهامت از دست دادن چشم انداز ساحل را داشته باشی....
ادامه ی چشم های تو...می شود دریا...می شود اقیانوس...و من قایق بی پارویی که...موج به موج...غرق توام !.......
در صورت آدمی دو چیز مهم است :یکی لبخندش و دیگری عمق نگاهش که هیچ جراحی نمیتواند به انسان بدهدلبخند آدمی اقیانوس صورتش است ،و چشمهایش آفتاب ......
به ماهى شباهت دارمجفتمان غرق شدنمان زیباستماهى در اقیانوسو من در آغوش تو......
️گاهی یک اقیانوس را همکه بدهند به چشمانتباز کم است برای باز شدن دلی که تنگ توست ...!️️️...
.قطره های کوچک آب،اقیانوس بزرگ را می سازند؛و دانه های کوچک شن،ساحل زیبا را ... لحظه های کوتاه شاید بی ارزش به نظر برسند،اما زندگی را می سازند؛قدر لحظه ها را بدانیم........
هرکهجزمنبودازدیدارمانمایوسبودهمتمراروداگرمیداشتاقیانوسبود...!...
برای کشفِ اقیانوسهای جدید ،باید جرات ترک ساحل را داشت ...این دنیا ، دنیای تغییر است نه تقدیر !...
هر که جز من بود از دیدارمان مأیوس بودهمتم را رود اگر مى داشت اقیانوس بود...
دوست داشتنتاندازه نداردپایان نداردگویی بایستتی بر ساحل اقیانوسو موج هاای کوچک و بزرگ مکرر را بی انتها بشماری......
قایقی خواهم ساخت تا با آن از اقیانوس نگاهت عبور کنم و به ساحل وجودت برسم تا قلب پاک تو تا ابد کلبه ی عشق من باشد....
من عریانم عریانم عریانممثل سکوتهای میان کلام های محبت عریانمو زخم های من همه از عشق استاز عشق عشق عشقمن این جزیره سرگردان رااز انقلاب اقیانوسو انفجار کوه گذر داده امو تکه تکه شدن راز آن وجود متحدی بودکه از حقیرترین ذره هایش آفتاب به دنیا آمد...